یکی از دلایل اصلی رونق کارتهای شارژ تهیه راحت سیمکارتهای اعتباری و ارزان بودن آنها بوده است اما هستند افراد بسیاری که با انگیزههای مالی به این سیمکارتها رو آوردهاند
همه با آن درگیرند، گاهی هست و گاهی نیست. گاهی بدموقع تمام میشود و سخت یافت میشود. گاهی مفت و مجانی به دستمان میرسد. گاهی هم که نداریماش، بدجوری اعصابمان بههم میریزد. ذهنتان جای دوری نرود، کد شارژ تلفن همراه را میگویم.
به گزارش افتانا (پایگاه خبری امنیت فناوری اطلاعات)، کدهایی که هر چند در ابتدا عجیب بودند، اینک خواندن آنها کار افراد بسیاری شده است: یا میخرند و یا می فروشند. اتفاقی که با ورود سیم کارتهای اعتباری در سالهای قبل شروع شد اینک یک پدیده عادی شده است.
یکی از دلایل اصلی رونق کارتهای شارژ تهیه راحت سیمکارتهای اعتباری و ارزان بودن آنها بوده است اما هستند افراد بسیاری که با انگیزههای مالی به این سیمکارتها رو آوردهاند؛ مواردی مانند خرید شارژ متناسب با نیاز و همچنین امکان کنترل شارژ مورد استفاده فرزندان و البته آنها که کلا زیاد حرف میزنند. برخی نیز به دلیل سایر مزایای سیمکارتهای اعتباری نظیر دسترسی به اینترنت از آنها استفاده میکنند.
اما کارتهای شارژ چگونه به شرایط امروز خود رسیدند؟ خاطرات خود و صفحات وب را ورق و گپی با فعالان این حوزه زدهام تا پاسخی بیام. این کارتها در ابتدا تنها بصورت کاغذی و از طریق دفاتر مشترکین همراه اول ارائه میشد. در کارتهای مقوایی شکیلی که باید بخشی از آن با ناخن خراشیده میشد، کدها و کاراکترهای مختلف به ترتیب خوانده شده و وارد گوشی میشدند تا برقراری ارتباط امکان پذیر شود.
مدتی پس از آن، سایز کارتها به طرز چشمگیری کوچک شد و دیگر نه فقط در دفاتر امور مشترکین بلکه حتی در سوپر مارکتها هم قابل تهیه بود. بعدها حضور همین کارتهای کاغذی یا مقوایی هم کمرنگ شد و عابر بانکها و سایتهای اینترنتی به ارائه کد شارژ به مشتری پرداختند.
این شد که این روزها فروش آنلاین کارت شارژ نوعی کسبوکار است. هر چند سود تک فروشی این محصول شاید در نگاه اول اصلا به چشم نیاید اما در تعداد فروش بالا، بسیار معنادار خواهد بود. همین موضوع باعث شده است که سایتهای اصلی اقدام به راهاندازی شبکه فروش خود به کمک سایتهای کوچکتر دیگر کردهاند.
به عبارت دیگر با سایتهای کوچک تنها با پرداخت مبلغ اجاره نه چندان زیادی، یک فروشگاه مجازی کامل و آماده فروش در اختیار میگیرند. شاید به همین دلیل است که اغلب فروشگاههای کارت شارژ مانند هم شدهاند. معاملهای هم که انجام میشود چندان پیچیده نیست. مبلغ معامله، ۲، ۵، ۱۰ یا ۲۰ هزار تومان است. رنگ و سایز و جنس هم مهم نیست. نیاز به دیدن هم ندارد. پول که واریز گردد، کد ارسال میشود.
مهدی شکوری مدیر سایت آل شارژ از فروش کارت شارژ روی سایت کلوب و بازار گسترده آن راضی است و اخیرا با راه اندازی سایت مستقلی از سایت کلوب، کسب و کارش را رونق داده است. او به اهمیت جذب مخاطب به سایت اشاره دارد و قصد دارد با حضور مناسب در موتورهای جستجو، کاربران بیشتری را به خرید کارت شارژ از سایتش ترغیب کند. او وجه تمایز فروشگاه خود با سایتهای دیگری که در این حوزه فعالیت دارند را پشتیبانی شرکتی معتبر از فروشگاه خود میداند که نقش مهمی در ایجاد اعتماد به فروشگاه دارد.
معامله کارت شارژ که زمانی به دفتر و دستک و فروشگاه و فروشنده نیاز داشت و کالای مورد معامله را میشد با چشم دید، اینک ظرف چند ثانیه میتواند انجام شود. امروز کارت شارژ در هر ساعت از شبانه روز و تقریبا در همه جا قابل دسترس است. حتی دیگر به واردکردن کد هم نیازی نیست. در روش اتوشارژ تنها کافیست مبلغ شارژ از طریقی پرداخت شود و پس از آن دیگر ارتباط برقرار است.
در این بازار البته برای مشتریان وفادار و آنهایی که "زیاد برای حرفزدن پول میدهند" گزینههای ویژهای ارایه میشود. کدهای شگفتانگیز طلایی، نقرهای، آبی، قرمز و تخفیفهای ویژه که اغلب وابسته به زمان استفاده است. مشتریانی که درگیر این گونه تبلیغات میشوند، همیشه مشغول بررسی تعرفههای مختلف و پیشنهادهای رنگارنگ هستند.
این گروه و هزاران گروه دیگر که گاه فعالند و گاه مدتی پیدایشان نمیشود، همه مخاطبان این بازار هستند. برخی از آنها حجم استفادهشان آنقدر زیاد است که حتی تخفیفهای چند درصدی هم برایشان مهم میشود و همیشه درگیر کاراکترها و کدهای رنگارنگ هستند.
کارت شارژ و اصولا خود پدیده موبایل و ورود آن به روابط انسانی جدای از خرید و فروش آن، نتایج دیگری هم داشته است. امروزه همه ما برای کاهش هزینه تلاش میکنیم، کمتر صحبت کنیم. همه در گفتار عجله داریم و حداقل در تماسهای شخصی خلاصهگوتر شدهایم و یا به ارسال پیامک اکتفا میکنیم.
کارت شارژ به عنوان هدیه، موضوعی جا افتاده است و برای نوجوانان کارت شارژ بخشی از پول توجیبی شده است. از آنجا که بررسی ابعاد فرهنگی این پدیده از حوزه این گزارش خارج است از آن میگذرم و مشغول وارد کردن ستاره، مربع و کد شارژ میشوم تا با یکی از بزرگان فامیل تماس بگیرم؛ بزرگی که معتقد است این روزها آدمها برای حرف زدن پول میپردازند.