با برداشته شدن تحریمها و بهرهبرداری از شرایط جدید با کاهش هزینههای دسترسی به برخی منابع، سرعت رشد و بالندگی استارتآپهای خلاق افزایش یافته و این امر به تلفیق یا جذب احتمالی در کسب و کارهای بینالمللی منجر میشود.
به گزارش افتانا (پایگاه خبری امنیت فناوری اطلاعات)، دکتر حامد ساجدی، مدیرعامل شرکت پیشگامان امین سرمایه پاسارگاد (شناسا) معتقد است در ایران، با توجه به پتانسیل مغزافزاری و خلاقانه در بین جوانان و همچنین نبود ارتباط سازمانیافته بین مراکز دانشی و حوزه کسب و کار، این ظرفیتها بهطور مناسب شناخته نشده و بارور نشدهاند.
از دیدگاه وی برای ورود سرمایهگذاران خارجی باید بررسیهایی انجام شود. مثلاً اینکه چه منفعتی درصورت ورود سرمایهگذاران خارجی حاصل خواهد شد و کدام یک از ذینفعان و هریک را تا چه حد ارضا خواهد کرد. سیستم آموزشی رسمی و غیررسمی کشور متکی بر اقتصاد نفتی-دولتی است و این باعث میشود دید درستی نسبت به سرمایهگذاری خارجی یا حتی داخلی وجود نداشته باشد.
ساجدی درباره آینده سرمایهگذاری توسط سرمایهگذاران خارجی میگوید که در کوتاهمدت، ابهامات موجود از یکسو و اشتیاق تعامل با شرایطی ناشناخته و جذاب از سوی دیگر، فضایی متلاطم و ناپایدار متصور است که از اقبال یا عدم اقبال احتمالی در آن نمیتوان جمعبندی واقعبینانه و درستی کرد، اما در میانمدت با توجه به ظرفیتهای موجود، مدلهای متناسب با شرایط شکل خواهد گرفت و روندی صعودی قابل تصور خواهد بود. در این شرایط تدوین قوانین و مقررات تسهیلگر و دقیق فضا میتواند مؤثر باشد؛ اما به نظر میرسد مهمترین و شاید بهترین راه برای مدیریت این تهدید و تبدیل آن به فرصت، مشارکت و همراهی مجموعههای سرمایهگذاری ماجراجویانه یا VC فعال در این حوزه در کشور با سرمایهگذاران خارجی باشد.
برای بررسی ورود سرمایهگذاران خارجی عرصه تکنولوژی به ایران و بایدها و نبایدهای این نوع سرمایهگذاری با دکتر حامد ساجدی، مدیرعامل شرکت پیشگامان امین سرمایه پاسارگاد (شناسا) گفتوگویی صورت گرفته است که در ذیل آن را میخوانید.
فکر میکنید اگر تفاهمهای سیاسی صورتگرفته اخیر به نتیجه جدی منجر شود، لغو تحریمها چه تأثیرات مستقیم و غیرمستقیمی روی استارتآپها، شتابدهندهها و صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر دارند؟
گسترش تعاملات برای سازمانهایی که انعطاف و چالاکی و تطابق با تغییرات را از طریق فرصتورزی در دستور کار دارند، اگرچه فضا را رقابتی میکند ولی به مثابه یک فرصت برای توسعه و رشد بیشتر تلقی میشود، از سوی دیگر مجموعههایی که به فعالیتهای سنتی، منسوخ و مبتنی بر رانتهای اطلاعاتی و مالی و غیررقابتی تکیه کرده باشند، با تهدیدی جدی مواجه خواهند شد. استارتآپهای نوآور، شتابدهندهها و مجموعههای سرمایهگذاری ماجراجویانه یا VC در صورت شکلگیری متناسب از دسته اول محسوب میشوند و اگرچه با فضای کاری دشوارتری روبهرو میشوند ولی با تدبیر مناسب میتوانند این شرایط را یک فرصت پرریسک تلقی کنند.
با توجه به وضعیت اقتصادی و نوع سرمایهگذاریهای رایج در کشور ما، تعداد زیادی از سرمایهگذاران داخلی به سرمایهگذاری در حوزه مسکن علاقهمند هستند، حال با توجه به پیشرفتهای اخیر در سرمایهگذاری در زمینههای دیگر مخصوصاً کسب و کارهای جدید، امکان انتقال این سرمایه از مسکن به حوزه کسب و کارهای جدید وجود دارد؟
نوع تخصص لازم برای شناخت و ارزیابی نمونههای جذاب برای سرمایهگذاری که پایایی (پایداری) و پویایی (رشد و ارتقای مداوم) را دارا باشند نزد بسیاری از سرمایهگذاران سنتی موجود نیست. در این میان گروههای اقتصادی هوشمند، پیشرو و آیندهنگر با پذیرش شرایط خاص این حوزه و امید به آینده روشن، نقش پیشگامی و راهبری را بر عهده خواهند گرفت.
گروه مالی پاسارگاد با تجارب کسب و کاری گسترده در بخش خصوصی با تشکیل شرکت «شناسا» مصداقی از این گروههای اقتصادی است؛ ولی در صورت شکلگیری نمونههای موفق و قابل تکرار، میتواند ظرفیتهای جدیدی به سبد سرمایهگذاران اضافه کند. کوچک بودن مقیاس تامین مالی در بخش قابل تاملی از این استارتآپها نیز میتواند تسهیلگر ورود سرمایهگذاران باشد.
مشارکت در کسب و کارهای ایدهمحور و دانشبنیان، تفاوتی جدی و ماهوی با سرمایهگذاری در یک طرح-پروژه خاص دارد و ارزیابیهای طرح پیشنهادی صرفاً برای ارزیابی قابلیتهای رشد و توسعه ظرفیتهای آن در طی مشارکت است.
آیا ورود سرمایهگذاران خارجی به حوزه کسب و کارهای جدید را یک اتفاق مثبت میبینید؟ یا اصلاً نیاز به سرمایهگذاران خارجی در زمینه کسب و کارهای جدید حس میشود؟
تعامل سرمایهگذاران خارجی تخصصی در حوزه استارتآپها در چند محور میتواند واجد ارزش افزوده باشد. شناخت متناسب از این فضای سرمایهگذاری و ملزومات آن، مدلهای مناسب برای شناخت و ورود به کسب و کارها، شناخت از ساز و کارهای راهبری و هدایت تیمهای نوپا میتواند مزیتهای جدی در پی داشته باشد. لیکن سوالی که در این زمینه قابل طرح است، این است که در این صورت، منافعی که از این ورود حاصل خواهد شد، کدام یک از ذینفعان و هر یک را تا چه حد ارضا خواهد کرد. شاید تحلیل این مساله شاهبیت و چشم اسفندیار مساله تعامل با سرمایهگذاران خارجی باشد.
با توجه به تغییراتی که در کشور در حال انجام است، این بسترهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی را جهت جذب سرمایهگذاران خارجی چگونه ارزیابی میکنید؟
نوسانات اقتصادی، وجود حوزههای سرمایهگذاری با ریسک کمتر و حتی بازدهی قابل تامل، نبود ثبات جدی در رویهها و رویکردهای قانونی، تمایل اندک صاحبان سرمایه به فعالیتهای دیربازده با توجه به نبود امکان پیشبینی بلندمدت و در کنار اینها، نبود اکوسیستم لازم برای شکلگیری و رشد و درخشش تعداد زیادی از مجموعههای نوآور و در نتیجه کمبود نمونههای موفق و پرشمار، ورود سرمایهگذاران متنوع داخلی به این حوزه را محدود کرده است.
البته نباید از نظر دور داشت که نگرانی تنها از سمت آماده نبودن فضای سرمایهگذاران نیست و مساله جدیتر و بسیار مهمتر میتواند نبود مهارتهای لازم در راهاندازی کسب و کار و پس از آن شیوههای توسعه و ارتقای کیفی و ابعاد آن نزد کارآفرینان بالقوه و بالفعل باشد. سیستم آموزشی رسمی و غیررسمی کشور متکی بر اقتصاد نفتی-دولتی، حتی تا زمان فارغالتحصیلی دانشگاهی نیز در این موضوع راهکار جدی ارائه نکرده و به نظر میرسد به زودی هم نخواهد کرد.
بازار کسب و کارهای نوپا در ایران بسیار ناب و نوپاست و حتی چند شرکت چندملیتی در ایران با وجود تحریمها با واسطه وارد این بازار شدهاند و چندین استارتآپ معروف را در ایران راهاندازی کردهاند. با توجه به این موضوع آیا باید نگران باز شدن درهای ایران روی سرمایهگذاران خارجی بود؟
شکلگیری فرهنگ مناسب و اکوسیستم پیشینی شکلگیری استارتآپها میتواند از مزیتهای ورود سرمایهگذاران خارجی تخصصی باشد. این اتفاق علاوه بر آنکه به ارتقای مهارتها و تواناییهای جامعه کارآفرینان کمک خواهد کرد بخشی از موانع ورود سرمایهگذاران ایرانی مردد را نیز برمیدارد. بدیهی است به این ترتیب با رقابتیتر شدن فضای کسب و کاری این حوزه ملاحظات زیرساختی لازم نیز ضروری میکند.
از سوی دیگر وجود الگوهای موفق حاصل از این تعامل میتواند به ترغیب و تجهیز متناسب بازیگران بالقوه