سه شنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۳ , 17 Dec 2024
جالب است ۰
کانون هماهنگی افتا؛ جایی که دولت و صنعت به توافق می‌رسند

حوزه افتا نیازمند میانجی است

نایب‌رئیس کانون افتا: کانون هماهنگی دانش، صنعت و بازار افتا می‌تواند با ایفای نقش میانجی میان بخش خصوصی و بخش حاکمیتی، تعاملات سازنده‌ای ایجاد کند و مناقشات موجود در حوزه افتا را کاهش دهد.
نایب‌رئیس کانون افتا: کانون هماهنگی دانش، صنعت و بازار افتا می‌تواند با ایفای نقش میانجی میان بخش خصوصی و بخش حاکمیتی، تعاملات سازنده‌ای ایجاد کند و مناقشات موجود در حوزه افتا را کاهش دهد.
 
به گزارش افتانا، کانون هماهنگی دانش، صنعت و بازار افتا در سال 1399 با هدف رفع شکاف میان دانشگاه، صنعت و بازار و با برنامه تقویت تعاملات، هم‌افزایی و شناسایی چالش‌ها در حوزه امنیت فضای تبادل اطلاعات ایجادشده است. این کانون، نهادی غیرانتفاعی است که با اعتبار معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری فعالیت می‌کند و سعی دارد به‌عنوان تسهیلگر از ظرفیت‌های موجود برای بهبود همکاری‌ها و رفع موانع توسعه صنعت افتا، ایفای نقش کند.

کانون افتا اگرچه تاکنون کمتر نقش رسانه‌ای داشته اما برنامه‌های خود را به‌طور زیرساختی به‌پیش برده و یکی از بازیگران اصلی افتای کشور است. اکنون با توجه به مسائلی که شرکت‌ها و سازمان‌ها با آن مواجه هستند و بازخوردهایی کانون که به‌واسطه ارتباط با شرکت‌ها و سازمان‌های این حوزه دریافت می‌کند با دکتر علیرضا صالحی، نایب‌رئیس کانون افتا، گفت‌وگویی داشته باشیم.
 
ضمن تشکر از فرصتی که در اختیار افتانا قراردادید؛ اگر بخواهید کانون افتا را خیلی مختصر معرفی کنید، بر چه عاملی بیشتر تأکید می‌کنید؟
ضمن تشکر از شما، کانون هماهنگی دانش، صنعت و بازار افتا، به‌عنوان حلقه واسط میان این سه ضلع اصلی، وظایفی ذاتی دارد که در اساسنامه آن‌هم ذکرشده است. همان‌طور که از نام آن پیداست، کانون نهادی تصمیم‌ساز است که به‌منظور افزایش همگرایی، همکاری، هماهنگی، تصمیم‌سازی و ارتقای وحدت رویه پیرامون فعالیت‌های بازار، صنعت و دانشگاه‌ها تشکیل‌شده است. دیده می‌شود که چنین فعالیت‌هایی توسط سازمان‌های صنفی-مهندسی، انجمن‌ها یا سازمان‌های مردم‌نهاد، به‌تنهایی قابل‌دستیابی نیستند؛ زیرا این‌گونه انجمن‌ها به دلیل ماهیت و تعاریف خود، عمدتاً نمایندگی یکی از سه بخش صنعت یا دانش و یا بازار را بر عهده‌دارند.. درنتیجه، وجود نهادی که تمامی اجزای مرتبط شامل تولیدکنندگان، مصرف‌کنندگان و بخش دانشی را گرد هم آورد، ضروری به نظر می‌رسد. بر همین اساس نیز اساسنامه کانون‌ها در شورای عالی انقلاب فرهنگی و ذیل راهبردهای کلان نقشه جامع علمی کشور، تدوین و تصویب‌شده است.

بر مبنای این اساسنامه، کانون افتا در کدام حوزه‌ها فعالیت کرده است؟
کانون افتا همواره از اینکه هرگونه کار موازی با هرکدام از نهادهای صنفی یا انجمن‌های فعال داشته باشد، به‌شدت پرهیزکرده است و لذا می‌بینید که مثلاً وقتی کانون افتا پروژه شناخت زیست‌بوم افتای کشور را شروع می‌کند؛ طرحی است که هیچ‌کدام از نهادهای موجود آمادگی یا امکان اجرای آن را نداشته‌اند و با شرح فعالیت هیچ‌کدام نیز تلاقی ندارد.

درحال حاضر نیز به نظر می‌رسد که یکی از مأموریت‌های کانون تلاش جهت یافتن راه‌حل مشکلاتی است که هم بر سر راه شرکت‌ها برای فعالیت مؤثر در بازار وجود دارد و هم بر سر راه سازمان‌ها در استفاده مؤثر از خدمات شرکت‌ها.

به‌طور خاص به کدام موضوعات اشاره دارید؟
خب یکی از مشکلات موجود که خیلی هم به چشم می‌آید، تعامل شرکت‌ها با نهادهایی مانند مرکز مدیریت راهبردی افتا و سازمان پدافند غیرعامل است. مشکلاتی که به نظر می‌رسد بیش از آنکه مشکلات فنی باشند، ناشی از عدم مفاهمه بین طرفین است. معتقدم که این مفاهمه نیاز به یک طرف سومی دارد که نقش میانجی را بازی کند.

چرا میانجی؟ به نظر شما نمی‌شود همین گفت‌وگوها و تعاملات موجود را به نحوی مدیریت کرد که به سرانجام مناسب برسد؟
 ببینید میانجی نقشی فراتر از ایجاد صرفاً مفاهمه در گفت‌وگوها را در خود دارد. اجازه دهید توضیح دهم.
میانجی نه به معنای نماینده، بلکه به معنای نهادی است که کارکردهای متعددی دارد. مهم‌ترین کارکرد میانجی، رفع موانع ارتباطی میان طرفین یک گفت‌وگو یا مناقشه است. مناقشه ممکن است میان دو نهاد، دو گروه یا حتی دو دولت در سطح جهانی رخ دهد. دراین‌بین، میانجی باید خواسته‌ها و منافع طرفین را به زبانی مشترک ترجمه کند. به‌عبارت‌دیگر، منافع بخش خصوصی و نحوه حفظ آن‌ها باید به زبان بخش دولتی ترجمه شود و بالعکس خواسته‌ها و الزامات بخش دولتی به زبان بخش خصوصی ترجمه شود. عموماً بسیاری از مشکلات، ناشی از عدم ارتباط درست و کامل میان طرفین است.

یک میانجی توانمند، علاوه بر شفافیت در انتقال پیام، باید از تحریف پیام‌ها به نفع یا ضرر یکی از طرفین هم جلوگیری کند. عدم شفافیت در انتقال پیام نه‌تنها مشکل را حل نمی‌کند، بلکه به ایجاد چالش‌های جدید دامن می‌زند.

یکی دیگر از توانمندی‌های میانجی، خریدن زمان است؛ خریدن زمان به نفع طرفین. در بسیاری از مواقع میانجی با ایجاد بازه زمانی و فرصت کافی برای بررسی مسائل، مانع از اقدامات شتاب‌زده و گاه مخرب یا واکنش‌های تند طرفین می‌شود.

مثلاً در موضوع صدور بخش‌نامه‌ها یا نامه‌های ممنوعیت استفاده از محصولات خارجی میانجی چه کارکردی می‌توانست داشته باشد؟
 بله. در همین موضوع، میانجی می‌توانست ضمن دعوت به خویشتن‌داری، بازه زمانی مناسبی را فراهم آورد تا خواسته‌ها و الزامات طرفین به‌درستی صورت‌بندی شوند و راه‌حل‌های مناسب یافته شوند. ضمن آنکه یکی دیگر از نقش‌های مهم میانجی، تدوین برنامه‌های مذاکره و زمان‌بندی گام‌به‌گام برای حل مسائل است. میانجی باید میز مذاکره را تشکیل دهد. دیده می‌شود که گاهی طرفین یک موضوع، امکان رسیدن به یک برنامه مشترک را ندارند و این‌یکی از وظایف میانجی است که با فراهم کردن بستر مناسب، طرفین را به توافق برساند.

علاوه بر این، میانجی باید نقصان دانش یا کمبود اطلاعات میان طرفین را هم جبران کند. به‌عنوان‌مثال، بخش دولتی ممکن است از ظرایف کسب‌وکار بخش خصوصی و چم‌وخم‌های کار شناخت نداشته باشد یا بخش خصوصی از محدودیت‌ها و الزامات طرف حاکمیت بی‌خبر باشد. میانجی باید این درک ناقص را کامل کرده و راه‌حل‌هایی برای تعامل ارائه دهد.

در این موارد دیده می‌شود که اعتماد کافی هم بین طرفین وجود ندارد یا ساختن این اعتماد نیازمند زمان است.
بله درست است. اعتمادسازی میان طرفین نیز یکی دیگر از وظایف کلیدی میانجی است. در بسیاری از موارد، نبود اعتماد میان طرفین به دلیل عدم شناخت کافی یا سوءبرداشت‌هاست. میانجی با ایجاد اعتماد، زمینه را برای همکاری و حل مسائل فراهم می‌کند. در ادامه همین فرآیند، میانجی می‌تواند پروژه‌های مشترک میان طرفین طراحی کند؛ پروژه‌هایی که می‌توانند به‌صورت عملیاتی یا در قالب فرآیندهای اعتمادسازی و حل مسئله اجرا شوند. این پروژه‌های مشترک ممکن است از جنس انجام کاری در حوزه محدود یا پایلوت باشند و یا صرفاً ایجاد یک برنامه زمان‌بندی و برنامه اقدام گام‌به‌گام برای رسیدن به اهداف باشند.

لازم است اینجا به این نکته هم اشاره‌کنم که میانجی باید استقلال نسبی خود را از هر دو طرف را حفظ کند. وابستگی به یکی از طرفین، اساساً نقش میانجی را از بین می‌برد و آن را بلاموضوع می‌کند. میانجی، نهادی مستقل است که با شناخت مواضع و نیازهای هر دو طرف، تعاملات سازنده‌ای میان آن‌ها ایجاد می‌کند.

به نظر شما این نقش میانجی را چه نهادی می‌تواند ایفا کند؟
در حوزه افتا، ما با چالش‌هایی مواجه هستیم که نیاز به میانجی‌گری دارند. همانطوری‌که اشاره کردم، یکی از طرفین نمی‌تواند میانجی باشد. یعنی نهاد صنفی یا انجمنی که اعضای آن به‌طور مستقیم درگیر چالش هستند،‌ تنها می‌توانند نماینده همان طرف مورد مناقشه باشند و درنتیجه نمی‌توانند در نقش میانجی ظاهر شوند. میانجی‌گری را نهادی مانند کانون هماهنگی افتا می‌تواند به‌عهده بگیرد که هم از طرفین چالش، اعضایی را در خود دارد و هم توانایی بیان خواسته‌های طرفین را بدون سوگیری داراست. مجدداً تأکید می‌کنم که وجود نقش میانجی در حل چالش‌های افتایی بخش خصوصی و بخش حاکمیتی به‌شدت احساس می‌شود.
 
کد مطلب : 22596
https://aftana.ir/vdcd9k0x.yt0xn6a22y.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی