معاونت رسانه مجازی صدا و سیما تازهترین ساختار شکلگرفته در بدنه این سازمان عریض و طویل است که طبق قانون اساسی به طور انحصاری پخش صوت و تصویر در کشور را در اختیار دارد
منبع : هفته نامه عصر ارتباط
معاونت رسانه مجازی صدا و سیما تازهترین ساختار شکلگرفته در بدنه این سازمان عریض و طویل است که طبق قانون اساسی به طور انحصاری پخش صوت و تصویر در کشور را در اختیار دارد.
این اپراتور که برخی آن را موازی معاونت فناوری اطلاعات صدا و سیما میدانند، با پروژه بزرگی از محصولات صوتی و تصویری کار خود را آغاز کرده است و با افزودن خدمات عمومی و سرگرمی دیگری نیز به آن، نامش را IP Media نهاده که لطفاله سیاهکلی تمامقد در برابر آن دفاع کرده و آن را یک پروژه کاملا بومی و برگرفته از توانمندی داخلی میداند که به زودی بر بستر اینترنت پرسرعت در اختیار عموم مردم قرار میگیرد.
ساختار این معاونت، شورای عالی فضای مجازی، انحصارهای در اختیار این سازمان و پروژه IP Media از موضوعاتی است که در این گفتوگو در مورد آنها با او صحبت کردهایم.
معاونت رسانه مجازی یک معاونت تازهتاسیس است که سازمان صدا و سیما در کنار معاونت فناوری اطلاعات با شرح وظایفی در ظاهر متفاوت تشکیل شد. اهداف تشکیل این معاونت چه بود و چه برنامهها و فعالیتهایی در دستور کاری آن قرار دارد؟
به دنبال توسعه رسانهها در جهان، ضرورت رسانه مجازی برای مدیران و رئیس سازمان صدا و سیما مشخص شد. همچنین معلوم شد یکسری کاستیهایی در حوزه رسانهای داریم. از جمله این کاستیها این است که رسانههای رادیو و تلویزیون از تکنولوژی یکطرفهای برخوردار هستند و نمیتوانند با مخاطبشان به صورت تعاملی ارتباط برقرار کنند. حداکثر ارتباطی که ما با مخاطب داریم از طریق تلفن یا پیامک است و بیشتر از این نمیتوانیم ارتباطی با مخاطب داشته باشیم، مگر اینکه گروه تحقیقاتی سازمان صدا و سیما راجع به موضوعی در سطح جامعه تحقیقات میدانی انجام دهد. این در حالی است که رسانههای رقیب ما از امکانات بسیار مدرنتری برخوردار هستند...
علیرغم کوچکتر بودنشان اما از صدا و سیما جلوتر هستند.
بله، به این دلیل که آنها از فضای نوین ارتباطی بهره میبرند. فضای نوین ارتباطی که ما با عنوان فضای مجازی آن را تشریح میکنیم یعنی حذف مکان و بهرهگیری بسیار عالی از زمان. اگر ما زمان را بسیار کوتاه و در حد نانوثانیه یا هزار نانوثانیه یا یک میلیون نانوثانیه یا یک میلیارد نانوثانیه تعریف کنیم، میبینیم که تلویزیون از ثانیهها بهره میگیرد اما در فضای رسانههای نوین، از میلیونها نانوثانیه استفاده میکنند. بنابراین ما برای بهرهمندی از زمان دچار نقصان هستیم و مخاطب هم در تولید اندیشه، تولید محتوا، تولید برنامه تا اصلاح برنامه نقشی ندارد. در واقع این نقصان در مورد رسانههای قدیم مثل کتب و مطبوعات و نشریاتی مانند نشریه شما هم وجود دارد. اصولا متخصصان برای عامه جامعه یا متخصصان مطلب مینویسند. بنابراین جامعه رسانههای قدیم تا امروز عامه دستاندرکارانشان متخصص بودند و اصلا غیرمتخصص نمیتواند وارد آن شود اما در رسانههای نوین، کاربرمحور و نه متخصصمحور است. ضمن اینکه متخصصان برای متخصصان مینویسند اما کاربر هم میتواند برای متخصص و متخصص هم برای کاربر بنویسد، یا اینطور بگوییم که به جای متخصصمحور، آماتورمحور است.
چاره آن چیست؟
اگر اینچنین نگاه کنیم، میبینیم که جامعه جدید از جمعیت زیادی برخوردار است. در رسانههای قدیم چند کارگردان، نویسنده، تهیهکننده و... وجود داشت و هزینههای آنها و نگهداریشان بالاست. بنابراین از نظر اقتصادی، ظرف زمان، مکان، تعامل، کاربرمحوری یا آماتورمحوری میبینیم که رسانههای مدرن دارای قابلیتهایی هستند که رسانههای قدیم این قابلیتها را ندارند. درستترین راه این است که مکمل رسانههای قدیم را ایجاد کنیم. بنابراین اگر بخواهیم سادهترین مفهوم را برای معاونت رسانه مجازی بگوییم، این است که رسانه مجازی آمده تا مکمل رسانههای قدیم باشد یا نقصان رسانههای قدیم را رفع کند. بنابراین فلسفه ایجاد معاونت رسانه مجازی سازمان صدا و سیما رفع نقصهای تکنولوژیکی و بهرهمندی بالا از ظرف مکان و زمان و کاربر است.
این رفع نقصان در قالب و شکل و شمایل رسانههای سنتی ایجاد خواهد شد...
خیر...
یا در کنار آنها...
در کنار آنها. ما میتوانیم شبکه اجتماعی مثلا فیتیله یا عموپورنگ را راه بیندازیم. شبکه اجتماعی برنامه راز را راه بیندازیم، برنامههایی که گفتوگومحور و متخصص محور هستند یا برنامههای اجتماعی مانند بهداشت، سلامت؛ شبکههای آنها را میتوانیم راه بیندازیم.
برنامههای اجتماعی سازمان صدا و سیما خیلی زیاد است اما مخاطب چقدر میتواند با متخصصی که در آن برنامه است ارتباط برقرار کند؟ این کار سختی است و در یک ظرف زمانی تمام میشود. اگر مخاطب بتواند با آن برنامه هم با تلفن که ترافیک آن بالاست، ارتباط برقرار بکند، ظرف زمانی دارد اما وقتی همین برنامه را در فضای جدید میآوریم، دیگر ظرف زمانی وجود ندارد و کاربر در هر زمان میتواند به متخصص مراجعه کرده و از آن سوال کند و اگر هم قانع نشد، دوباره و سهباره سوال خود را مطرح کند تا به اقناع برسد. در تلویزیون، ظرف اقناع در دست توانمند متخصص شبکه است. اگر متخصصی که در شبکه کار میکند، خیلی توانمند باشد، بتواند مدیریت خوبی اعمال کند و در آن فرصت اقناع کافی به مردم بدهد، کار فوقالعاده ارزشمندی است که ما توانمندیهای اینچنینی نیز داریم...
اما به ندرت این اتفاق میافتد...
بله، به ندرت اتفاق میافتد اما در فضای جدید اینقدر زمان و فضا و امکانات دارید که میتوانید به اقناع برسید. مخاطب میتواند کارش را تعقیب کند. محل تعقیب دارد. چون ظرف زمانی و مکانی تقریبا حذف میشود، بنابراین ما میتوانیم ظرف مجازی برنامههای پرمخاطب و پربیننده را هم ایجاد کنیم تا مخاطب بتواند درست و منطقی و با رضایتمندی و اعتماد، کار را تعقیب کند. ممکن است فردی موضوعی از یک برنامه بشنود، اعتمادش سلب شود یا در مورد موضوعی سوالی برای او ایجاد شود که به خاطر نوع تکنولوژی رسانههای قدیم نمیتواند به جواب آن برسد. فضای نوین یک فضای اقناعی است، یعنی میتواند اقناعی باشد؛ به دلیل اینکه صاحب اثر و مصرفکننده هر دو میتوانند به صورت تعاملی با هم ارتباط دوطرفه داشته باشند. فلسفه تشکیل معاونت رسانه مجازی در صدا و سیما هم همین است.
در حال حاضر چه پروژههایی را در معاونت رسانههای مجازی در دستور کار قــرار دادهاید؟ IP Media ظاهرا یکی از محورهای اصلی است.
ما در معاونت رسانه مجازی، هدف اصلیمان، تولید محتواست. روی کارهای مهندسی و زیرساختی تمرکز نداریم. کار وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات شبکه و زیرساخت است. کار ما اصلا شبکه و زیرساخت نیست. کار ما تولید محتوا و دانشمحوری است و حالت متعامل دارد.
ما وظیفه داریم در بخش فضای مجازی فضای متعامل را برای مخاطبمان ایجاد کنیم اما کارهایی که کردیم، جالب است؛ اولا موضوعی در کشور بود به نام بحث زیرساخت و محتوا. ما یک زنجیره ارزش در دنیای مجازی داریم که شروع آن محتوا، سپس سرویس و خدمات، بعد از آن زیرساخت و بعد کاربر قرار دارد.
اینها وقتی به هم متصل شوند، فضای مجازی کشور را تشکیل میدهند که به آن زنجیره ارزش فضای مجازی میگویند. شروع آن محتواست و در انتها قبل از کاربر هم زیرساخت قرار دارد. ما در کشور نه در محتوا و نه در زیرساخت فعالیت کردیم. چرا فعالیت نکردیم جالب است؛ وقتی صاحبان محتوا میخواستند محتوا تولید کنند نیاز به زیرساخت درست داشتند. وقتی شما پهنای باند مناسب ندارید و سرعتتان پایین است، کیفیت ارتباط ندارید و قطعا نمیتوانید تولید محتوا کنید. تولید محتوا به سبک سنتی دوباره صورت میگرفت.
یعنی روی سیدی یا مطبوعهای یا رادیو و تلویزیون محتوا عرضه میشد. بنابراین تولید محتوا به معنای کاربرمحور و آماتورمحور -که خیلی اصرار دارم این کلمه آماتور را به کار ببرم- اتفاق نمیافتد، چون زیرساختی وجود ندارد. وقتی سراغ زیرساخت میرفتیم و میگفتیم زیرساخت را آماده کند، میگفت وقتی محتوا نیست من که نمیتوانم میلیاردها دلار هزینه کنم؛ زنجیره اقتصادی آن درست کار نمیکرد که اصطلاحا میگویند: بیزینس پلن آن معنادار نیست.
وقتی بیزینس پلن معنادار نیست، یعنی سیستم تجاری فضای مجازی ما ناقص است، بنابراین سرمایهگذار، سرمایهگذاری بالایی نخواهد کرد. پس داستان مرغ و تخم مرغ بود. هر وقت هم میگفتیم کدام یک اولویت باشد، تولیدکننده محتوا میگفت چون زیرساخت نیست من نمیتوانم محتوا عرضه کنم و تامینکننده زیرساخت نیز میگفت چون محتوا وجود ندارد، سرمایهگذاری من مقرون به صرفه نیست. ما آمدیم راه میانبر زدیم؛ هم روی زیرساخت و هم روی محتوا به عنوان پایلوت کار کردیم، آن هم پروژهای به نام IP Media است.
چه تفاوتی با پروژه IP TV دارد؟
IP Media متفاوت از IP TV است. این دو خیلی با هم فرق دارند. ما پروژهای به نام IP Media را شروع کردیم که تفکر معاونت رسانه مجازی بود و سازمان صدا و سیما با همکاری شرکتهای داخلی، از ایده تا پدیده، یعنی فکر، سختافزار، میانافزار، نرمافزار، مدیریت سامانه تا مصرفکننده آن را راهبری کرده است.
این پروژه بدون دخالت تفکر خارجی ایجاد شده و در نوع خودش هم در جهان نمونه ندارد. ما دستگاهی داریم به نام ستآپ باکس که با ستآپ باکس دیجیتال فرق دارد. ما میگوییم، یک دستگاه، یک صفحهنمایش و همه پلتفرم. یعنی شما هر نیاز رسانهای که داشته باشید، یک دستگاه بیشتر نیاز ندارید، در صورتی که امروز در منازل بیشتر مردم یک دستگاه پخش صوت، یک دستگاه پخش ویدئو، یک دستگاه تلویزیون، یک دستگاه سینمای خانگی، یک دستگاه رایانه شخصی و لپتاپ وجود دارد. فردی که در خانه میخواهد از مدیاهای مختلفی استفاده کند، به ازای هر مدیا دستگاه مخصوص به خود را هم لازم دارد که مردم ما متحمل خسارت زیادی میشوند ضمن اینکه عذابآور هم هست.
یعنی در این پروژه موضوع تعدد دستگاهها را حل کردید؟
ما همه اینها را در یک دستگاه ترکیب کردیم. این دستگاه را در خانه به خط تلفن وصل میکنید و همه سرویسها را روی آن دریافت میکنید و میشود IP Media. یعنی رسانههایی که بر پروتکل اینترنت میتوانند فعالیت کنند.
این دستگاه شما با ستآپ باکسهایی که در بازار وجود دارند، چه تفاوتی دارد؟
آنها گیرنده دیجیتال هستند، یعنی پخش تصاویر تلویزیونی را از فرستنده دریافت میکنند. در IP Media دریافت تصاویر تلویزیونی از طریق خط تلفن است، انتشار امواج نیست و دستساز است.
شرکت داخلی آن را تولید میکند؟
بله، یک شرکت کوچک است. در داخل کشور اینقدر ظرفیت وجود دارد که یک شرکت کوچک میتواند یک کار جهانی بکند.
یعنی نمونه IP Media در دنیا نیست؟
نه، نمونهای نیست که بتواند تمام مدیاها را دریافت کند. تلویزیون میخواهید داشته باشد، ویدئو، فیلم، صدا، شبکه، اینترنت، اینترانت، سرویس و خدمات را میتوان روی آن دریافت کرد. در واقع IP Media فراتر از رسانههاست. IP Media عرصه زندگی است. با آن میشود کار کرد و درآمد داشت. میتوان روی آن کاسبی کرد و شغل داشت. سفر کنید و بده بستان بانکی و خرید و فروش ملک داشته باشید.
شما قبلا گفته بودید که ۱۵، ۱۶ کانال در فاز اول روی آن عرضه میکنید.
اکنون به ۲۴ کانال رسیده است. شبکه یک، دو، سه، چهار، تهران، خبر، آموزش، قرآن، جام جم ۱ و ۲، پرس تیوی، بازار، شما، آی فیلم، سحر، خراسان، خوزستان، گیلان، یزد، کردستان و فارس را روی این تلویزیون گذاشتیم که این میتواند بالاتر هم برود. محدودیت تلویزیون ندارد. ما به ازای هر کانال باید کلی فرستنده بگذاریم و کلی گرفتاری دارد اما در اینجا محدودیت تلویزیون نداریم و میتواند صدها کانال تلویزیونی باشد، بستگی به سیاستهای نظام دارد.
ممکن است تصمیم بگیرد تعدادی کانال ماهوارهای را بگذارد. سیاست ممکن است تصمیم بگیرد کانالهای نهادهای خاصی راه بیفتد. من اینها را نمیدانم، اینها بحث سیاستهای کلان نظام هستند. میخواهم بگویم که ما از محدودیت فرکانسی، محدودیت فرستندهای، محدودیت انرژی، برق، اتاق، سرما و گرمای بالای کوه و جاده درآمدهایم.
در IP Media این محدودیتها مانند محدودیتهای فنی، اقتصادی، فرکانسی و تکنیکی برای راهاندازی کانال تلویزیون را نداریم. در دنیای تلویزیون یک باند VHF داریم که حداکثر پنج کانال دارد اما در UHF هم میتوانیم ۲۰ تلویزیون داشته باشیم. در صورتی که ما تلویزیون زیادی میخواهیم.
در اینجا محدودیت فرکانسی داریم، تداخل فرکانسی ایجاد میشود، به اضافه اینکه باید فرستنده بگذاریم؛ انرژی و نگهداری میخواهد و گرفتاریهای بسیار زیادی دارد. هزینه یک کانال تلویزیونی برای راهاندازی در تلویزیون خیلی بالاست. محدودیتهای مالی هم وجود دارد اما در IP Media با حداقل محدودیت میتوانیم کانالهای مختلفی راهاندازی کنیم.
چه محتویاتی روی آن عرضه میشود؟
این سرویس اگر در دنیا عرضه میشد، به عنوان یک کار فاخر جهانی مطرح میشد. کار جهانی است چون بر پهنای باند بینالملل کار میکند. این را میتوانیم به دنیا عرضه کنیم.
یعنی مدل آن متفاوت از تلویزیونهای آیپی دنیاست؟
بله، آنها IP TV هستند؛ یعنی تلویزیون مبتنی بر پروتکل اینترنت. تلویزیون را روی پروتکل اینترنت معرفی میکنند و بر بستر باند پهن جاری میشود اما این IP Media است؛ یعنی هر مدیایی. تلویزیون یعنی صوت و ویدئو اما اینجا عرصه زندگی است. روی منوی اصلی شبکههای اصلی صدا و سیما، آرشیو تلویزیون صدا و سیما، رادیوهای صدا و سیما، تعداد کانالهایی که ایجاد کردیم اما در صدا و سیما نیست.
در شبکه سروش آن ویدئوهای درخواستی، صداهای درخواستی و خدمات عمومی مانند هواشناسی و کتابخوانی عرضه شده و همه مشاغل میتوانند روی آن سرویس عرضه کنند. بازی آنلاین یا آفلاین و دسترسی به اینترنت نیز روی آن مهیا شده است.
یعنی امکان دسترسی به اینترنت روی آن فراهم شده؟
بله، اینترنت یکی از برنامههای آن است....
اینترنت به معنای پهنای باند بینالملل.
بله، اصلا هر کاری میخواهیم بکنیم باید اینترنت داشته باشیم.
اما روندی که در حال طی شدن است، این را نمیگوید.
نه، آنجا هم اینترنت حذف نمیشود. این تعریفی است که شبکههای خارجی از فعالیتهای ما و فضای اینترنت میکنند که غلط است. اینترانت به معنای حذف اینترنت نیست.
قاعدتا هم نمیتواند اینطور باشد...
اصلا منطق ندارد. ما باید با دنیا ارتباط داشته باشیم. تا به امروز هر کاری که میکردیم باید اینترنت میداشتیم تا بتوانیم کار کنیم. این سیستم میگوید که اینترنت میتواند باشد یا نباشد. بستگی به نیاز مخاطب دارد. مخاطب میگوید من اینترنت ۱۲۸ کیلوبایتی یا ۵۱۲ بایتی میخواهم و میتواند آن را به سیستم خود بیفزاید. یا خانوادهای اصلا نمیخواهد اینترنت داشته باشد اما فضای مجازی میخواهد.
چه دلیلی دارد ما فضای مجازی خود را در اینترنت تعریف کنیم؟ این کار منطق ندارد و دنیا هم این کار را نمیکند. ما چون اولین بار با فضای مجازی از طریق اینترنت آشنا شدیم، اینترنت را کعبه آمالمان میدانیم. در صورتی که اینترنت یک شبکه بینالمللی است و اگر شما بخواهید مطلبی را از سایتی در خارج از ایران بردارید یا مطلبی را به سایتی در خارج از ایران بفرستید، از اینترنت استفاده میکنید. کارکرد اینترنت فقط یک ارتباط بینالمللی است.
حرف شما درست است که ترافیک داخلی را میتوان از طریق اینترانت تبدل کرد....
به عنوان مثال شما با من کار دارید و میخواهید برای من ایمیل، مطلب یا عکس بفرستید، دلیلی ندارد در فضای اینترنت بیایید که هم گران تمام شود و هم زمانبر باشد. دلیلی ندارد این کار را بکنیم. اکنون چون ما در حال اصلاح این مساله هستیم، معاندین جمهوری اسلامی این موضوع را علم کردهاند که ایران میخواهد اینترنت را حذف کند.
در حالی که اصلا اینطور نیست. بودن یا نبودن اینترنت بستگی به نیاز کاربر دارد اما امروز بودن یا نبودن آن مساوی است با حذف فضای مجازی. یعنی اگر اینترنت نباشد نمیتوانید کار کنید. در صورتی که من اینترنت را به تلفن دوصفر تشبیه میکنم؛ شما در منزلتان تلفن دوصفر را میتوانید بگیرید، چه زمانی از دوصفر آن استفاده میکنید؟
زمانی که با یک نفر آن طرف دنیا کار داشته باشید. اما داخل تهران دوصفر را میگیرید؟ اصلا بدین صورت نیست. اینترنت هم از این قاعده تبعیت میکند. شما اگر فضای مجازی را به کار گرفتید، اگر کسی بخواهد با آن طرف دنیا صحبت کند، دوصفر را میگیرد و داخل شبکه اینترنت میشود.
ما نتوانستیم این را خوب تعریف کنیم، آنطرفیها هم موضوع را در بوق و کرنا کردهاند در حالی که اصلا اینگونه نیست. نه ما میتوانیم اینترنت را قطع کنیم و نه قطع میکنیم. دنیا هم در شرایط خاص فیلترینگ دارد و کنترل میکند. همه کشورها بر اساس منافع ملی، تمامیت ارضی، هویت ملی و منطقهای و در شرایط خاص سیاستهای خود را اعمال میکنند.
اما اینها موضوعاتی است که در دنیا از روز اول اجرا شده و کاربر به آنها عادت کرده است اما در ایران با سیاستهای مبهمی که در پیش گرفته شده...
آنها از روز اول فضای مجازی داشتهاند و اینترنت در فضای مجازیشان بوده است. اگر اکنون به فرانسه بروید، بگویید من ۲۰ مگابیت پهنای باند میخواهم. نه مصرفکننده و نه سرویسدهنده نمیپرسند که اینترانت میخواهی یا اینترنت. واقعا یکی بپرسد در فرانسه ۲۰ مگابیت اینترنت میدهند؟ عدد اینترنت خیلی درشت است چون بینالمللی است.
بنابراین مطمئن باشید از این ۲۰ مگابیت پهنای باند ۱۹.۵ مگابیت آن داخلی است و نیم مگابیت آن بینالمللی است. خندهدار است در دنیا بگویید من اینترنت یا اینترانت میخواهم. شما باید بگویید ۲۰ مگابیت فضای مجازی میخواهید که اینترنت هم یکی از آن فعالیتهاست. وقتی فضای مجازی داشته باشید، اینترنت هم هست، بنابراین تفکیک اینها از عزل غلط بوده است.
چرا در ایران به این تفکیکها قائل شدهاند؟
چون ما فقط اینترنت را میشناسیم. مردم هم تا میشنوند تصور میکنند قرار است اینترنت قطع شود در صورتی که اینگونه نیست. خیلی به نفع مردم است و هزینهها کاهش و سرعت افزایش مییابد. ما فضای مجازی میخواهیم و فضای مجازی از اینترنت و اینترانت جداست. فضای مجازی یعنی رایانش ابری. در فضای ابری قرار میگیرید و دیگر زیرساخت برای شما مهم نیست. گرانی، دوری، زمان و مکان هزینههای اینترنت هستند اما وقتی ما آمدیم فضای مجازی ایجاد کردیم و شما در فضای مجازی بودید، دیگر به این چیزها توجه نمیکنید.
یکی از سیاستهای کشور کاهش هزینههای پهنای باند بینالملل است...
پهنای باند اینترنت در دنیا تعریف خاص خودش را دارد. ما پهنای باند از یک کشور دیگر میخریم. ترانزیت میشود.
با توجه به اینکه IP Media گستره وسیعتری از نیازهای مخاطب را پوشش میدهد و سرویسهای بسیار بیشتری در اختیار آن قرار میدهد، چه لزومی دارد سازمان صدا و سیما روی دو پروژه IP TV و IP Media به صورت جداگانه سرمایهگذاری کند؟
سازمان صدا و سیما میگوید من میخواهم به خواست مخاطب احترام بگذارم و مخاطب سرویس مورد نظر خود را انتخاب کند و بر همین اساس دو سرویس را دو اپراتور عرضه میکنند. این نظر سازمان صدا و سیماست.
اما این دو اپراتور از دل یک سازمان بیرون آمدهاند.
بله، مگر اپراتورهایی مثل ایرانسل و مخابرات غیر از این هستند. منشاء آن همیشه همینگونه است. منشأ را که نمیشود عوض کرد. الان هم منشأ رادیو تلویزیون است و خدمات رادیو و تلویزیون قرار است ارائه شوند. در دنیا هم همینگونه است. گروههایی که خدمات و سرویس میدهند با هم رقابت میکنند. ما این تلویزیون را زدیم. IP TV هم هست که محدودتر از این است. حال مخاطب باید انتخاب کند که دوست دارد از کدام یک استفاده کند.
چه زمانی IP Media راهاندازی خواهد شد؟
راهاندازی شده اما هنوز افتتاحش نکردهایم.
با چه پهنای باندی؟
پهنای باند دو مگابیتی برای آن تعریف کردهایم.
با همکاری شرکتهای PAP آن را عرضه میکنید؟
PAPها میتوانند این خدمات را به مردم ارائه دهند.
ظاهرا متقاضیانی که از سرویس شرکت مخابرات استفاده میکنند، امکان دریافت این سرویس را نخواهند داشت.
اتفاقا روی ADSL مخابرات هم جواب میدهد. هر کس ADSL دارد میتواند این سرویس را داشته باشد.
ADSL مخابرات یا PAPها؟ چون ظاهرا شما سرویستان را روی ADSL شرکتهای PAP ارائه میکنید و مخابرات هم فقط سرویس IP TV را عرضه خواهد کرد.
نه، ما اصلا محدودیت نداریم.
یعنی سرویس شما فارغ از اینکه تامینکننده پهنای باند چه کسی است، در اختیار متقاضی قرار میگیرد؟ چون ظاهرا مخابرات فقط روی IP TV سرویس میدهد.
نه، فقط شرکت مخابرات استان تهران این حرف را میزند که آن هم اشتباه میکند.
یعنی با آنها هم قرارداد بستهاید؟ برای دریافت سرویس شما همین که کاربر یک اکانت ADSL فارغ از تامینکننده داشته باشد، کافی است؟
از آنها بپرسید یعنی چه که فقط روی IP TV سرویس میدهم. مگر دیگر نمیتوانند قرارداد ببندند؟ چرا باید مشترکانشان را محدود کنند؟ باید از آنها بپرسید که چه حقی دارید و چه کسی هستید که برای مردم تعیین تکلیف میکنید؟ اینجا رقابت است و مردم هر کسی را انتخاب کردند باید از طریق آن سرویس بگیرند.
وقتی رئیس سازمان صدا و سیما میگوید رقابت در درون سازمان ایجاد شود، مخابرات چهکاره است که این حرف را میزند؟ نمیشود که ثروتی در اختیارش باشد و بخواهد دیکتاتوری کند، یا مردم را محدود کند. با کدام قانون این حرف را میزند و چه کسی به آن اجازه داده که یک موضوع محدود غلط ناسازگار با نیاز مردم را شما ارائه بدهید؟ امروز کسی حق ندارد این حرف را بزند، فضای رقابت مهم است. اگر من هم این حرف را بزنم، حق ندارم. من حق ندارم بگویم مردم؛ IP TV به درد نمیخورد و بیایید IP Media را بگیرید. مردم شاید دوست دارند یک سرویس سطح پایین را استفاده کنند. خودشان باید انتخاب کنند، به من چه ربطی دارد؟
تعرفههای آن مشخص شده است؟
تعرفههای ما همان تعرفههای ADSL است. کاربر تنها هزینه سرویس اینترنت خود را میپردازد ما چیز اضافهتری نمیگیریم. همان دو مگابیت را ۱۰ هزار تومان میفروشیم.
یعنی مشترک فقط هزینه اشتراک اینترنت خود را پرداخت خواهد کرد؟
همان هزینه اشتراک است.
بابت اشتراک این سرویس هم هزینه اضافی دریافت نمیکنید؟
خیر، هیچ چیز. وقتی این سرویس میآید، ADSL هم معنادار میشود. بنابراین درآمد سرویسدهنده اینترنت هم زیاد میشود. من به شدت با افزایش قیمت مخالف هستم. شاید در فضای رقابتی آینده کاهش قیمت هم داشته باشیم.
یعنی تسهیم درآمدتان در لایه شرکت PAP است؟
بله، با PAP صحبت میکنیم و تلاشمان این است که کاربر با حداقل هزینه حداکثر بهره را از این سرویس ببرد. ما در اینجا مدافع کاربر هستیم.
چقدر بودجه و سرمایه صرف این پروژه کردید؟
تقریبا هیچ چیز. همه چیز داخلی بوده است.
به هر حال سازمان صدا و سیما سرمایهگذاری اولیهای کرده است.
بسیار کم. در حد ۲۰۰، ۳۰۰ میلیون تومان.
از داشتههای سازمان صدا و سیما این سرویس را بالا آوردید؟
نه، مدل کار و مکانیسم هزینهاش پایین است. اگر یک خارجی میآمد، با دهها هزار میلیارد تومان هم نمیتوانستیم این پروژه را حل کنیم اما خودمان با توانمندی داخلی آن را حل کردیم. ما در سازمان اگر بخواهیم دو ریال هم خرج کنیم باید مناقصه برگزار شود؛ برای پروژه بالای ۴۹ میلیون تومان باید مناقصه برگزار کنیم. اما برای این موضوع اصلا مناقصه برگزار نکردیم، چون قیمت پایین است، کاربر هم باید هزینه پایین بدهد. ما نفهمیدیم؛ گرفتار یکسری جنجالهای سیاسی چه داخلی چه خارجی هستیم و ارزش خودمان را نفهمیدیم. ما اثبات کردیم ایرانی میتواند کار قوی انجام دهد. این یک نمونهاش است.
چه زمانی به صورت عومی آن را عرضه میکنید؟
در حال حاضر داریم عرضه میکنیم، امیدواریم بتوانیم تا یکی دو ماه آینده ۱۰ هزار کاربر را زیر بار ببریم تا همه کسانی که به این سیستم شک دارند، قانع شوند که این سیستم کار میکند.
در حال حاضر چند نفر کاربر آزمایشی هستند؟
هماکنون حدود ۳۰۰ نفر از این سرویس در تهران و برخی شهرستانها استفاده میکنند و امیدواریم به زودی تعداد آنها را به ۱۰ هزار نفر برسانیم.
به چه صورت اشتراک میدهید؟
اپراتورها اشتراک میدهند. صدایشان کردیم، با آنها مذاکره انجام دادیم و آنها نیز این سرویس را روی ADSL به مشترکان خود ارائه میدهند.
این سرویس نام تجاری دارد؟
اسم فارسی IP Media را رسانه مهر گذاشتهایم.
در بحث پروژه اپراتور چهارم یکی از سرویسهایی که باید به کاربر ارائه شود، محتوای اینچنینی است...
اینها در انحصار سازمان صدا و سیماست و برای استفاده از آن باید با ما قرارداد ببندند.
در این مورد با شما مذاکرهای نشده است؟
هنوز نه.
آیا حاضرید آن را روی این پروژه هم ارائه کنید؟
بله، توافق میکنیم.
غیر از کانالهای تلویزیونی چه سرویسهایی روی آن عرضه میشود؟
بازی، خدمات عمومی مانند هواشناسی، دولت الکترونیکی، پرداخت قبض و... روی آن انجام میشود. کاربر میتواند روی تلویزیون خود به اینترنت و فضای مجازی هم دسترسی داشته باشد.
شما گفتید که این دو پروژه در صدا و سیما مثل دو اپراتور خواهند بود. آیا فعالیتشان رقابتی هم هست؟
بله، قطعا. اما نظر رئیس سازمان صدا و سیما بیشتر این است که مردم انتخاب کنند. اگر مردم به یکی از اینها بیشتر گرایش داشته باشند، یکی از آنها ممکن است حذف شود چون اداره دو پروژه در سازمان کار سختی است و اینها به نوع سرویس و انتخاب مردم برمیگردد.
شایعههای زیادی هست مبنی بر اینکه اختلاقات زیادی در سازمان صدا و سیما برای راهاندازی این دو پروژه وجود داشته است. بر همین اساس قرار شده دو معاونت مختلف سازمان این پروژه را به دو شکل هدایت کنند تا هر کدام که موفق شد، بقا داشته باشد.
اختلاف، اختلاف علمی است نه اختلاف مدیریتی. ما در دنیا IP Media نداریم، مندرآوردی ماست. هر تکنولوژی میآید، با یک اسم میآید. ما این تکنولوژی را آوردیم و اسم آن را هم IP Media گذاشتیم؛ یک تکنولوژی جدید ایجاد کردیم. یکسری از دوستان معتقدند باید همان استانداردهایی را بیاوریم که در دنیا با آنها کار میکنند. IP TV استانداردی است که در دنیا رایج است و باید برویم آن را بیاوریم اما ما به این اعتقاد نداریم.
ما میگوییم چرا باید دنبال دنیا باشیم، وقتی خودمان برای خودمان یک استاندارد تعریف میکنیم و یک پروژه میتواند برتر باشد، چرا تکنولوژی منقضی دنیا را بیاوریم؟ دو دیدگاه علمی است نه مدیریتی. ضمن اینکه این بومی است. IP TV را باید بدهید به چینی یا کرهای یا اروپایی راهاندازی کند و بودجه کشور را هم ببرد، در حالی که این مال خودمان و تولید شرکتهای داخلی است. تولید داخل است و تحریمها شامل آن نمیشود؛
کورکورانه پیروی نکردهایم و خودمان ایده آوردهایم. ایده ارزشمند است. کشور ما مهمتر از بحثهای رادیو و تلویزیونی باید از زمان و مکان در فضای مجازی بهرهمند شود که اینها را IP TV نمیتواند بدهد. این کاملا فضای مجازی است. IP TV فضای مجازی نیست، بردن تلویزیون از انتشار امواج به داخل کابل است.
نخواستیم این کار را بکنیم. در کنار رادیو و تلویزیون، خدمات و سرویسهای ارزش افزوده، فضای مجازی، سایتها و موتورهای جستوجو را داریم، دو موضوع کاملا متفاوت از نظر دانشی است و مهمترین آن تولید داخل بومی و هویت بومی دانشی است. IP TV برای آدمهای متخصص است. IP Media در واقع IP TV به اضافه فضای مجازی است.
صدا و سیما از سالهای قبل خودش را یکی از متولیان اینترنت در کشور میدانسته است...
نه، اصلا اینطور نیست.
اما این باور خیلیها از عملکرد این سازمان است.
اینها حرفهای غلطی بوده که بعضیها زدهاند در حالی که ما هرگز ادعای تولیگری اینترنت را نداشتهایم.
در طرح اداره صدا و سیما که به مجلس داده شد، مطابق آن صدا و سیما به طور ضمنی به دنبال به دست آوردن این اختیارات است.
آنجا هم اینطور نیست. آنجا بحث انحصار رادیو و تلویزیون را داریم.
اما بحث پخش روی باند پهن مطرح است.
آن چیزی که شما دیدید، کجایش با فضای مجازی تداخل دارد؟ آنجا هم مطلقا بحث اینترنت را نکردیم. چون اصلا یکی از کسانی که این موضوع را پیگیری میکند و از طرف سازمان در مجلس دفاع میکند، من هستم. در این جلسات من بودم. بعضی دوستان از قانون اساسی یک سوءبرداشت دارند. قانون اساسی رادیو و تلویزیون را انحصارا در اختیار سازمان صدا و سیما میداند و کسی حقی در مورد آن ندارد. وقتی ما میگوییم رادیو و تلویزیون به معنای اعم آن است نه اخص.
اما در سیاستهای جدید سازمان انحصار پخش روی فضای اینترنت مطرح است.
ما میگوییم شیوه انتشار و بستر رادیو و تلویزیون که نباید موضوع را عوض کند. اگر بستر انتشار امواج باشد، میشود رادیو و تلویزیون اما اگر کابل شد، دیگر ربطی به رادیو و تلویزیون ندارد؟ ما بحثمان این است که شیوه انتشار نباید موضوع را تحتالشعاع قرار دهد. زمانی تلویزیون بر بستر بیسیم است و در برخی مواقع سیمی میشود.