هرکسي در هر صنعتي که کار ميکند بايد به IT و ICT هم نيمنگاهي داشته باشد.
به گزارش افتانا (پایگاه خبری امنیت فناوری اطلاعات)، هرکسي در هر صنعتي که کار ميکند بايد به IT و ICT هم نيمنگاهي داشته باشد. اين را حسين اسلامي، قائممقام و معاون توسعه کسبوکار فناپ، ميگويد و اعتقاد دارد که فناوريهاي نوين به يکديگر ربط دارند و اين نگاه به صنعت IT و قرابت آن با ساير صنايع است که فناپ را بر آن داشته تا تلاش کرده و بهزودي هلدينگ IT فناپ را ايجاد کند. در ادامه، گفتگوي اين کارشناس و فعال عرصه IT کشور را ميخوانيد که فناوريهاي نوين را ابزار تسهيل زندگي ميداند و آنها را مرکب حرکت بهسوي مقصد ارتقاي آرامش و رفاه جامعه ميداند که در عصر تکنولوژي بهطور مداوم رو به تغييرند.
در کشور ما صنعت بانکداري نسبت به ساير صنايع بهصورت جديتري از فناوري و صنعت IT استفاده ميکند و ما شاهد رشد بانکداري الکترونيکي در کشور هستيم؛ نظر شما در اين مورد چيست؟
در مورد بانکداري الکترونيکي و بانکداري هوشمند نگاه ما در فناپ اين است که IT و ICT ابزار تسهيل زندگي هستند. اين اتفاق در بانکداري هم افتاده است و زماني که ما به دستگاههاي ATM فکر کرديم دليل آن يک ديد فرامکاني بود تا هرکسي بتواند در نزديکترين جاي ممکن از خدمات بانکي بهره بگيرد و در بانکداري موبايلي اين موضوع فرامکانيتر شد و بعد که مسئله فرازماني بودن هم اهميت پيدا کرد ارائه خدمات بانکي بهصورت ۲۴ ساعته امکانپذير شد. اکنون به مرحله تعاملي بودن اين خدمات رسيدهايم؛ يعني ما يکسري گزينه نداشته باشيم و از ميان آنها انتخاب کنيم، بلکه يکسري گزينه بسازيم. من بهعنوان مشتري مايلم هرکدام از قبوضم را بهمحض دريافت ظرف سه روز پرداخت کنم يا اينکه من مايلم بهمحض دريافت اجاره واحدي که مالک آن هستم يکسري از هزينههايم را پرداخت کنم؛ اين يک دستور است. اين من هستم که تعيين ميکنم چه خدماتي ميخواهم نه اينکه از يکسري گزينه موجود و پيشفرض ناگزير به انتخاب يک موردي باشم. چيزي که در بانکداري الکترونيکي مهم است همين تسهيل زندگي و افزايش رضايت مردم از خدمات است که مراحل فرامکاني، فرازماني و تعاملي را شامل ميشود. انسان نميتواند جلوتر از زمان و مکان خود را درست ببيند و اکنون نميدانيم که اين سرعت فزاينده ما را بهسوي چه اتفاقي ميبرد و زمان لازم است تا پيش برويم و ببينيم که به کجا برسيم اما ميتوانيم آنچه را که پيش خواهد آمد، تصور کنيم. اين روزها زمان محقق شدن آرزوها و آمال به کمتر از ۵ و ۱۰ سال رسيده است. نگاه ما تسهيل زندگي است و ما ابزاري را در اختيار داريم که از طريق آن زندگي را آسانتر کنيم و اين مسير هيچ نقطه پاياني و حد يقيني نداشته و تا بينهايت ادامه دارد. اين نگاه ماست به بانکداري در بستر صنعت IT يا همان بانکداري الکترونيکي يا هوشمند.
به نظر ميرسد که شما آگاهانه نه درباره بانکداري الکترونيکي، بلکه درباره صنعت IT صحبت ميکنيد که سرويسهاي بانکداري هم بر بستر آن سوار است و در ادامه به اينترنت اشيا نيز ميرسد.
بله، شايد شروع فعاليت فناپ از بانکداري بود اما تنها حدود ۱/۰ از درآمد ۶۰۰ و اندي ميلياردي فناپ در سال گذشته از بحث بانکداري بوده است. دنياي امروز دنياي تراکنشهاست که يک بخش آن تراکنشهاي مالي را شامل ميشود که مهم هم است. ما در اينجا بخش payment هم داريم که سود آن از banking ما متفاوت است و درآمد آن بهمراتب فراتر است. پس بانکداري الکترونيکي يکي از اين ابزارهاست. ما بايد شهر هوشمند، سازمان هوشمند و در پي آن شهروند هوشمند داشته باشيم. اگر با ادبيات Smart نگاه کنيم، شايد تا ۱۰ سال ديگر مفهوم بانکداري الکترونيکي از آنچه امروز به اين عنوان ميشناسيم، متفاوت شود. ما اين روزها داريم به مبادله کالا بازميگرديم. پول مجازي رايج شده است. بانکها اوايل براي حفظ و تجميع ثروتها ايجاد شدند و اگر ما امروز اين مفهوم را تغيير دهيم همهچيز عوض ميشود. اگر اين پول کاغذي و طلا که بهعنوان پشتوانه مهم است معناي خود را تغيير دهد، وارد مرحله ديگري ميشويم. شما اين روزها وارد بانک ميشويد و ميگوييد در اين بانک پول داريد اما آن پول کجاست؟! اين اعتبار چگونه خلق شده است؟! خلق اين اعتبارات به انسان برميگردد. همين است که نام افراد در برندينگ سازمانها اهميت پيدا ميکند. بيل گيتس، مشهورتر است يا مايکروسافت؟! استيو جابز مهمتر است يا اپل؟! ارزشها در طول زمان تغيير ميکند. در زمان فئودالها، زمينداري ارزش بود و بعد در زماني مالکان نفت مهم شدند و اکنون صاحبان نرمافزارها.
اگر دقت کنيد، ميبينيد که ۱۰ نفر اول فهرست ثروتمندان جهان در حوزه نرمافزار فعالاند. اگر روند را از نظر سختي بررسي کنيد، ابتدا در لايه اول بيل گيتس بوده که شرکت OS زده و در بخش سختافزارها کارکرده است و بعد در لايه دوم سرمايهگذاريهاي بزرگ در زمينه اينترنت قرار دارد و در لايه بعدي که نرمتر است گوگل وارد ميشود، يعني زماني که کندوکاو در اينترنت مهم ميشود. در مراحل بعد و در لايه آخر، شبکههاي اجتماعي هستند که از گوگل هم بالاتر بوده و سرعت افزايش رشد سود در آنها رو به رشد است؛ حتي اگر فعالان در آن از بيل گيتس ثروتمندتر نباشند اما رشد سود آنها به شکل فزايندهاي بالاست. حس من اين است که تمرکز ما نبايد روي بانکداري الکترونيکي باشد بلکه بايد روي تسهيل زندگي تمرکز کنيم تا دائم پيش برويم. اين روزها در کلاسهاي دروس علمي توصيه ميکنند که نگوييد من سازنده ماشينم، بلکه بگوييد من جابهجايي شما را تسهيل ميکنم. قبلاً براي جا افتادن يک ادبيات زمان زيادي داشتيم اما اکنون آنقدر سرعت تحولات زياد است که تا يک ادبياتي جا بيفتد چيزهاي جديدتري ظهور ميکند و ممکن است آن مفهوم بهکلي نابود شود. ادبيات ما بايد ادبيات «هوشمندي» باشد و سبک زندگي را مدنظر قرار دهد نه ابزار آن را.
گفتيد که ما همهچيز را تراکنش ميبينيم؛ اما خود اين تراکنش بايد فرايندي داشته باشد و ملزوماتي نياز دارد. بايد به ابزارهايي مجهز بوده و خود آن نيز هوشمند باشد. چه قدر در اين مسير حرکت کرديد و چه چشماندازي ميبينيد.
ما اکنون در فناپ بر ۶ حوزه متمرکز شديم که کلانتر هستند و تا سال ۹۸ برنامهريزيشدهاند. ما براي آن، عنوان ۱+۵ را از ادبيات هستهاي به وام گرفتيم.
يکي از آنها، حوزه قديمي ما يعني Banking است که آن را تبديل به Fintech يا همان Financial Technology کرديم که همان حوزه بيمه و کر بيمهگري و حوزه بورس، کارگزاري و Online Trade ماست که در آنها نزديک ۱۶ شرکت زيرمجموعه داريم و قديميترين و سوددهترين حوزه ما محسوب ميشود.
حوزه ديگر Payment است که بهشدت روي آن تمرکز داريم و خردهفروشي خود را در آن ميبينيم و ميخواهيم که بهطور مداوم ظرف پنج سال آتي گسترش بيابد و همواره سعي داريم ابزار آن را افزايش دهيم. ATM، POS، IPG و جابهجايي اينترنتي پول، کيوسکها و نسلهاي نوين پرداخت موبايلي ابزاري هستند که اکنون موجود است. سومين حوزه ما تلکام است. ما ميخواهيم در منازل مردم ابزاري قرار دهيم و به آنها بگوييم که اينترنت شما را ما تأمين ميکنيم. البته اينترنت، واژهاي است که بهزودي محو خواهد شد و درواقع اين connection شما با ماست و چيزي شبيه واي فاي و فراتر از آن به مشتريان ارائه ميدهيم. دوست داريم تقريباً چيزي نباشد که شما در زمينه ارتباط از ما بخواهيد و ما با اين ابزار در اختيارتان قرار ندهيم. اين حوزه کلان ماست و ما چهار شرکت داريم که براي مجوز آن اقدام کردهايم. شرکت ديگر ما در زمينه نانو است که قدري با آن فاصله داريم و اميدواريم بتوانيم خودمان را در آن تجهيز و مطرح کنيم. سومين حوزه ما، اَپهاي موبايلي است که بر محتوا تمرکز دارد. تاکنون هم بيشتر روي محتواهاي ورزشي تمرکز داشتيم و به آينده درخشان آن اميد داريم. چهارمين بخش ما در زمينه IPTV است. در اين زمينه با شرکت باران تلکام بودهايم که البته سهام ما کمي پايين آمده و شرکايي خوبي هم مثل سامسونگ، آريا همراه رسانه داريم. يکي از بزرگترين بخشهاي ما که در آن سرمايهگذاري قابلتوجه با نگاهي ويژه داريم بخش تلکام است. بايد بگويم که شايد گاهي ادبيات ما با ادبيات بخشهايي که قصد ورود داريم، متفاوت باشد اما سعي ميکنيم که خود را به آن نزديک کنيم.
حوزه بعدي ما حوزه سلامت است که خيلي وارد آن نميشوم و کارهايي هم در اين بخش انجام داده و در دست انجام داريم. حوزه ديگر EBC است که يک پروژه بسيار بزرگ و شامل چندين روند است و همه حوزههاي قبلي را در کنار يکديگر دارد. پنجمين حوزه ما راهکارهاي جامع سازماني است که بهاشتباه VRPMS خوانده ميشود. تقريباً ميتوانم ادعا کنم که در اين بخش ما بزرگترين پروژه نرمافزاري کشور را در دست داريم؛ يعني پروژه ميتکو. ميتکو، هلدينگ معدني گروه بانکي پاسارگاد است که سعي ميکند ۳۰ درصد افزايش توليد فولاد را امکانپذير کند. اينجا بحث سر ميزان ۲/۴ ميليون تن است که در اين صنعت رقم بالايي محسوب ميشود. دوستان براي مديريت اين موضوع به هوشمندي سراغ يک شرکت خارجي نرفتند بلکه شرکت ايراني را انتخاب کردند. ابعاد اين پروژه چند ده ميليون دلاري است و توانستيم چندين ايراني خارج از کشور را هم بهخاطر جذابيتهاي تجربه حضور در چنين پروژهاي به کشور برگردانيم. حجم و ارقامي که در اين پروژه مطرح است در جهان کمسابقه است و اين ارقام شايد در کشورهاي شرقي با يک ادبياتي معنا دارد، اما در کشورهاي غربي چنين چيزي قابلتصور نيست. بايد اين هوشمندي را داشت که در هر حوزهاي از همان ابتدا يک بخشي از درآمد را هزينه ICT کرد. اين سهم در کشورهاي خارجي در حوزههايي مثل بانکداري به ۶ درصد هم ميرسد و در حوزه معدن و فولاد اين رقم چيزي حدود ۳ درصد است. اين ميزان در ايران به ۱/۰ فرو کاهيده ميشود ولي خوشبختانه با هوشمندي و با تجربيات خوبي که داشتهاند اين پروژه را مديريت ميکنند. من به همه شرکتها پيشنهاد ميکنم که به دنبال تجربه اين پروژه باشند چون ممکن است جاي ديگري فرصت آن به وجود نيايد. من در خارج کشور شاهد اشتياق و استقبال افراد از اين پروژه بودهام.
ما بايد با خارجيها کارکرده و خود را با آنها هم ادبيات کنيم و تعامل داشته باشيم. اين يکي از نقاط ضعف ماست که به اين ادبيات مشترک دست نيافتهايم. يکي از مشکلاتي که ما داريم و حتي از برخي کشورهاي آفريقايي هم در اين مورد عقبتريم همين نداشتن ادبيات مشترک است. آنها فارغ از توانمندي و زبان اين ديسيپلين خاص کار کردن با اروپاييها را پذيرفتهاند. يکي از راههاي کمهزينه و پردرآمد بازگرداندن ايرانيهاي خارج از کشور است و به کساني که اين موضوع براي آنها جذابيت دارد توصيه ميکنم تا به آن جدي فکر کنند.با اين فرايندهايي که از ۱+۵ گفتيد پس يک اتفاق هوشمند در همه ابعاد اين تراکنشها در حال وقوع است. اين در بضاعت ماست و ممکن است جايي تا ۲+۱۰ هم امکان داشته باشند و ما در فناپ تمرکزمان را تا سال ۹۸ روي همين ۱+۵ گذاشتهايم.
منظور اين است که در اين شعبههاي ما بايد چهکارهايي انجام شود؟
بالاي ۹۰ درصد تراکنشها در بانک ما غير شعبهاي است و در سهماهه اخير اين موضوع جلوه بيشتري يافته است. بايد ديد آن ۱۰ درصد ديگر کارهاي بانکي که در مراجعه شعبه صورت ميگيرد، چيستاند. نکتهاي که بايد بگويم اين است که پاسارگاد يک گروه مالي است و نه يک بانک. در کشورهاي خارجي بيمهها، بانک ميزنند و اين در کشور ما برعکس است يعني بانک، بيمه ميزند. ما بايد نگاهمان به خدمات گروه مالي باشد نه يک بانک. پس بايد در خدمات مختلف خود قوانين مربوط به آن حوزه را رعايت کنيم. ما ميتوانيم خدمات کارگزاري بورس ارائه بدهيم. خدمات بيمهاي ارائه کنيم، ميتوانيم خدمات IT بدهيم مانند خدمات بانکداري شرکتي و فردي. مجموعه اين خدمات که کمکم تعريف ميشوند صرفاً محصولات بانکي نيست.
آيا اين اتفاقات اکنون نيز ميافتد و در حال انجام است؟
اينها طرحهايي است که اجراي آن مستلزم سرمايهگذاريها و يکسري ابزار است. موضوع ديگر نگاه ما به سرمايه انساني است. نگاه من اين نيست که باجههاي بدون انسان بهزودي شکل بگيرد و حتي VTM ها بهطور مطلق جايگزين نيروي انساني شوند. ايرانيان و پسازآن عامه جهانيان تمايل به برقرار ارتباطات انساني دارند. ازنظر تجاري، نه اما به لحاظ انسانشناسي، بشر نياز به صحبت دارد و ازآنجاييکه در بستر جامعه امروزي، تلگرام و ابزار ارتباطات مکتوب و مجازي جاي خود را به ارتباط فيزيکي و صحبت کردن ميدهد اين نياز به صحبت کردن بيشتر موردتوجه قرار