به ياد داريد زماني براي هر خريدي، چه کوچک و چه بزرگ بايد پاي پياده يا با يک وسيلهاي راهي فروشگاه ميشديد؟ خريدهاي زمانبر و خستهکننده که گاهي بهدليل پيدا نکردن آنچه در نظر داشتيم، قيمتهاي بالا يا نبود راهنمايي کارکشته به نتيجه خاصي نميرسيد.
PayPal در يک نگاه
• ۱۲۳ ميليون حساب کاربري (افزايش ۱۶ درصدي نسبت به سال گذشته).
• حجم مبادله ۵.۲۱۷ دلاري در هر دقيقه در سهماهه پاياني سال ۲۰۱۲(افزايش ۲۴ درصدي نسبت به رقم ۴.۲۰۰ در هر دقيقه در ربع چهارم سال ۲۰۱۱).
• مشتريان PayPal در سهماهه پاياني سال ۲۰۱۲ بهطورکلي ۶۹۲ ميليون مبادله انجام دادند، بهعبارتديگر ۷.۵ ميليون مبادله در هرروز.
YouTube در يک نگاه
• بيش از ۸۰۰ ميليون کاربر منحصربهفرد هرماهه از YouTube بازديد ميکنند.
• بيش از ۴ ميليارد ساعت ويديو هرماهه از اين شبکه اجتماعي ديده ميشود.
• ۷۲ ساعت ويديو در هر دقيقه روي اين شبکه بارگذاري ميشود.
LinkedIn در يک نگاه
• بيش از ۲۰۰ ميليون عضو (۳۱ دسامبر ۲۰۱۲)، در هر ثانيه دو نفر به اعضاي اين شبکه اجتماعي افزوده ميشود، سال گذشته LinkedIn افزايش ۵۰ ميليوني کاربران را تجربه کرد.
• LinkedIn.com هر هفته توسط بيش از ۵۰ ميليون بازديدکننده منحصربهفرد ديده ميشود.
Facebook و Instagram در يک نگاه
• هرروز در فيس بوک ۳۰۰ ميليون عکس بارگذاري ميشود.
• در هر ثانيه يک کاربر جديد به اينستاگرام ميپيوندد، اين شبکه در اوت ۲۰۱۲ از رقم ۸۰ ميليون کاربر گذر کرد.
• از زمان آغاز به کار اينستاگرام بيش از ۴ ميليارد عکس در اين شبکه به اشتراک گذاشته شده است.
• هرروز بيش از ۵ ميليون عکس در اينستاگرام به اشتراک گذاشته ميشود.
با توجه به اين ويژگيها، اگر بانکها به اينترنت صرفاً به چشم يک کانال ارتباطي نگاه کنند اشتباهي بزرگ را مرتکب ميشوند. در عوض بانکها بايد اعمال نفوذ از طريق ابزارها و نوآوريهاي عصر ديجيتال را آغاز کنند و تغيير رفتار در جهت همگامي بيشتر با مشتري ۳.۰ را در دستور کار خود قرار دهند.
درحاليکه براي برخي خريدهاي آخر هفته حکم آييني هميشگي و لذتبخش را دارد؛ براي برخي در حکم کابوسي استرسآور است، کابوسي همراه با غر زدنها و جيغهاي مداوم بچهها، پيدا نکردن جايي براي پارک ماشين، تحمل شلوغي و سروصدا زياد.
اما تمامي هنجارهاي اجتماعي خريد کردن در طي ۲۰ سال گذشته تغيير کرده است. اين روزها بسياري از مردم همانطور که در خانه نشستهاند وارد وبسايت فروشگاهي ميشوند و هر آنچه بخواهند از کالايي فرهنگي، لباس، وسيله برقي تا ريزترين چيزها را در آن واحد بدون دردسر تهيه ميکنند.
پيش از ورود چنين مکانيزمي، کنشهاي خريد ما تغيير و تحولات را به خود ديده است. اين سير و صعودها درنهايت منجر به فراهم شدن سيستمي براي مقايسه محصولات، قيمتها و نظرات خريدان شده است، فرصتي که براي بهرهمندي از آن نيازي نيست شال و کلاه کنيم از يک فروشگاه به فروشگاه ديگري سرک بکشيم. اگرچه در اين شيوه جديد از دريافت سريع و بدون تأخير کالاي موردنظرمان چشمپوشي ميکنيم؛ ولي در صورت برآورده نشده توقعاتمان بهسرعت ميتوانيم شکايت و نظر خودمان را در فضاي مجازي به اشتراک بگذاريم. اگر در گذشته خريدهاي ما بر مبناي اعتماد به راهنماييهايي فروشندگان انجام ميشد، امروز بر اساس نظرات ديگراني که از اين محصول استفاده کردهاند انجام ميشود، خريداراني که بدون هيچ نفع و ضرر خاصي ديدگاه واقعي خودشان را در مورد کالايي به اشتراک ميگذارند.
امروز ما در قلب تحولي شگرف درخصوص رفتارهاي خريداران هستيم، تحولاتي که از چند روند مهم نشأت ميگيرد:
• جهاني شدن توليد، موجب بروز تنوع و تکثري بيسابقه در انواع کالاها و خدمات شده است.
• ظهور سيستمعاملهايي که مبنايي ديجيتالي دارند.
• پيشرفت سريع در فناوري موبايل که دسترسي به تمامي اطلاعات موردنياز و انتخاب ميان گزينههاي متعدد را براي خريداران فراهم ميکند.
دستيابي به اطلاعات ريزودرشت محصولات در کنار فرصت مقايسه قيمتها، قدرتي به خريداران داده است که تا پيش از اين هيچگاه تجربهاش نکردهاند. خريداراني که بهسادگي و بنا بر گروههاي سني و جنسيتي قابلتعريف نيستند؛ بلکه توانايي آنها براي پذيرش و به کار گرفتن فناوريهاي نوين متناسب با نيازي که دارند معياري است براي توصيف و تعريف آنها.
سلام به مشتري ۳.۰
مشتري ۳.۰ از يک موقعيت منفعل و صرفاً پذيراي ايدههاي توليدکنندگان خارج گشته و به بازيگري قدرتمند در تغيير نگاهها نسبت به مشتري بدل شده است. خريداران امروز به طرزي بيسابقه با يکديگر در ارتباط هستند، اطلاعات وسيع دارند و ميتوانند تجارب خودشان را بدون اعمال محدوديت و نفوذ از جانب فروشندگان با يکديگر به اشتراک بگذارند. نسلي که ديگر پذيراي تکنيکهاي بازاريابي انبوه نيست و از رويکردهاي شخصي در تمامي جنبههاي خريد ازجمله ارتباطات، دريافت محصول و خدمات استقبال ميکند. مشتري که زماني بهواسطه تمام محدوديتهاي موجود انتخاب چنداني در زمان، مکان و چگونگي خريدش نداشت، حالا ميتواند با استقلال رأي و قدرت بيشتري از ميان گزينههاي وسيعي که پيش رو دارد دست به انتخاب بزند.
اين تحولات چه معنايي براي بانکها دارد؟
Accenture بر اين باور است که بانکها با ظهور نسل جديد مشتريان به نوآوريهايي نياز دارند که پيش از اين هرگز لزومشان احساس نميشد. بر همين مبنا و براي مشارکت و نزديکي به مشتري ۳.۰ بانکها بايد تغييري اساسي در برخي زيرساختها ايجاد و حرکت به سمت الگويي ديجيتال و فکر کردن همچون مشتريان را شروع کنند.
بانکها بايد متوجه اين موضوع باشند، زماني که صحبت از مشتري ۳.۰ ميشود، ديگر وقتي براي رقابت و کشمکش با يکديگر باقي نميماند. درواقع، آنها با عرصه رقابتي بزرگتري، يعني