نمایشگاههای فناوری اطلاعات ایران همچنان میان آشفتگی زمانی و ساختاری دستوپا میزنند و این از سالها برگزاری الکامپهای بدون داده و دستاورد، ایپاس که همزمان با جیتکس برگزار شد و ایفتکس که حتی در نامگذاری سردرگم ماندهبود؛ هویداست.
نمایشگاههای فناوری اطلاعات ایران همچنان میان آشفتگی زمانی و ساختاری دستوپا میزنند و این از سالها برگزاری الکامپهای بدون داده و دستاورد، ایپاس که همزمان با جیتکس برگزار شد و ایفتکس که حتی در نامگذاری سردرگم ماندهبود؛ هویداست.
به گزارش افتانا، در جهان امروز، نمایشگاههای فناوری فقط محلی برای چیدمان غرفه و پخش بروشور نیستند؛ بلکه صحنهای برای شبکهسازی، جذب سرمایه، سیاستگذاری و تحلیل دادهاند. با این حال، در ایران هنوز بزرگترین رویدادهای فناوری با مشکلاتی مواجهاند که در بسیاری از کشورها سالها پیش حل شده است. از بیثباتی در زمان برگزاری گرفته تا ضعف در جمعآوری دادهها، از زیرساختهای نامناسب تا همزمانیهای بیبرنامه، همه نشانه نوعی ناهماهنگی نهادی است که باعث هدررفتن انرژی فعالان حوزه فناوری میشود.
الکامپ، قدیمیترین و مهمترین نمایشگاه فناوری کشور، باید مرجع تعامل و تحلیل باشد، اما در عمل همچنان گرفتار برگزاری شکل سنتی نمایشگاه است. هیچ سامانه دقیق و یکپارچهای برای ثبت و تحلیل اطلاعات بازدیدکنندگان وجود ندارد. نه برگزارکننده میداند چه کسانی از نمایشگاه بازدید کردهاند و چه نیازی دارند، نه غرفهدار تصویری از نوع مخاطب خود دارد. در نتیجه، هیچ داده مفیدی برای بهبود دوره بعدی جمعآوری نمیشود و نمایشگاه هر سال با همان ایرادهای قدیمی از نو برگزار میگردد.
مشکل دیگر، آشفتگی زمانی است. الکامپ در طی زمان در فصلهای مختلف برگزار شده؛ گاهی در بهار، گاهی در تابستان یا حتی زمستان. این بیثباتی، برنامهریزی شرکتها و بازدیدکنندگان را مختل میکند و به نوعی بیاعتمادی نسبت به زمانبندی نمایشگاهها دامن میزند. عجیبتر آنکه در برخی دورهها حتی ساعت دقیق آغاز و پایان فعالیت کار نمایشگاه هم برای همه روشن نبوده است. چنین بینظمی فقط یک مسئله اجرایی نیست، بلکه نشانه ضعف در مدیریت کلان نمایشگاهی است.
نمونهای از همین بیبرنامگی را میتوان در همزمانی نمایشگاه ایپاس با جیتکس دبی هم دید. ایپاس که در حوزه امنیت و فناوری فعالیت میکند، درست در روزهایی برگزار میشود که جیتکس در حال برگزاری است؛ رویدادی که توجه همه فعالان فناوری منطقه را به خود جلب میکند. نتیجه روشن است: بخشی از مخاطبان حرفهای و برخی شرکتهای داخلی حضور در جیتکس را ترجیح میدهند. بیتوجهی به چنین تداخلی، در عمل یعنی از دست دادن بخشی از مخاطب و فرصت رسانهای، صرفاً به خاطر نبود هماهنگی ساده در تقویم رویدادها.
نمایشگاه نوپای ایرانجیتکس نیز خود به نمادی از همین آشفتگی بدل شد. این رویداد که در ابتدا با نامی شبیه به جیتکس جهانی معرفی شد، بهدلایل متعدد و واضح ناچار شد نام خود را به «ایفتکس» تغییر دهد. تغییری که اگرچه ناگزیر بود، اما نشان داد برگزارکنندگان حتی در مسائل اولیه هم دقت لازم را ندارند. در ادامه نیز بهدلیل همپوشانی زمانی با دیگر نمایشگاهها، تاریخ برگزاریاش از آذر به دی منتقل شد. چنین تغییرات پیدرپی در نام و زمان، بهجای ایجاد اعتبار، پیام بینظمی و سردرگمی ارسال میکند.
زیرساختهای نمایشگاهی نیز سهم مهمی در این تصویر دارند. تفاوت محسوس کیفیت سالنها، تهویه نامناسب، اینترنت ناپایدار، پارکینگ محدود و دسترسی دشوار با وسایل حملونقل عمومی، تجربه بازدید را برای بسیاری از شرکتکنندگان ناخوشایند میسازد. در کنار آن، نوسان نرخ ارز و مشکلات مالی، هزینه حضور در نمایشگاه را برای شرکتها غیرقابل پیشبینی کرده است. در چنین شرایطی، بسیاری از کسبوکارهای کوچک و استارتاپها ترجیح میدهند از خیر حضور بگذرند، چرا که هزینهها با بازده احتمالی همخوانی ندارد.
برای درک فاصله واقعی، کافی است نگاهی به جیتکس دبی انداخت. رویدادی که حالا به بزرگترین نمایشگاه فناوری اطلاعات جهان و مرجع تبدیل شده است؛ با حضور هزاران استارتاپ و هزاران مدیر ارشد فناوری و شرکتهای صاحبنام جهان. جیتکس نه فقط در مقیاس، بلکه در نظم، برنامهریزی و آیندهنگری نمونه است. نکته جالب اینجاست که در همین روزهای برگزاری جیتکس ۲۰۲۵، تبلیغات رسمی برای دوره ۲۰۲۶ آن در محل نمایشگاه نصب شده است. این یعنی برگزارکنندگان، تقویم خود را حداقل یک سال جلوتر بستهاند و برنامهریزی را از پایان رویداد قبلی آغاز میکنند. مقایسه چنین پیشبینی دقیقی با وضعیت بینظم نمایشگاههای داخلی، تصویر روشنی از فاصله ساختاری میان ما و آنها ارائه میدهد.
واقعیت این است که نمایشگاههای فناوری در ایران هنوز از مرحله «نمایش» عبور نکردهاند. تا زمانی که برگزارکنندگان به جای تمرکز بر غرفهسازی، به جمعآوری داده، تحلیل بازخورد و تثبیت تقویم برگزاری نیندیشند، هر دوره تکراری از دوره قبل خواهد بود. اگر الکامپ، ایپاس یا ایفتکس یا هر نمایشگاه دیگری از جمله نمایشگاه پدافند بخواهند نقش واقعی در زیستبوم فناوری کشور ایفا کنند، باید نگاه خود را از برگزاری موردی به برنامهریزی بلندمدت تغییر دهند. ثبات زمانی، شفافیت اطلاعات، توجه به زیرساختها و هماهنگی میان رویدادها نه گزینههای لوکس، بلکه پیششرطهای حداقلی برای برگزاری نمایشگاهی در تراز جهانی است.
تا زمانی که این تغییر رویکرد رخ ندهد، نمایشگاههای ما همچنان برگزار میشوند، اما چیزی یاد نمیگیرند؛ غرفهها چیده میشوند، بازدیدکنندگان میآیند و میروند، اما تجربهای منتقل نمیشود. در چنین وضعیتی، فاصله میان ما و جیتکسها نه تنها کم نمیشود، بلکه هر سال بیشتر هم خواهد شد.