مهاجرت بانکی مانند تعویض قلب انسان است. کم پیدا میشوند کسانی که جرات و ادعای سربلند بیرونآمدن از این مخاطرهآمیز را داشته باشند. منصوری، یکی از این افراد است.
گفتوگو با عبدالحمید منصوری
سامانههای یکپارچه بانکی را باید صددرصد در داخل تولید کرد-قسمت اول
عصر ارتباط , 22 شهريور 1393 ساعت 15:06
مهاجرت بانکی مانند تعویض قلب انسان است. کم پیدا میشوند کسانی که جرات و ادعای سربلند بیرونآمدن از این مخاطرهآمیز را داشته باشند. منصوری، یکی از این افراد است.
مهاجرت بانکی مانند جابهجایی مسافران دو هواپیمای در اوج است. میگویند استادکار مکانیکی، در حال بازکردن سرسیلندر یک ماشین هوندا بود که چشمش به جراح مشهور قلب افتاد که به داخل تعمیرگاه میآمد. جراح داخل شد و منتظر ماند تا مکانیک بیاید و نگاهی به ماشینش بیندازد.
مکانیک با صدای بلند گفت: «سلام دکتر جان! میخواهی یک نگاهی به این موتور بیندازی؟» جراح که متعجب شده بود، نزدیک رفت و کنار هوندا ایستاد. مکانیک کمر راست کرد و دستهایش را با یک تکهپارچه پاک کرد و گفت: «دکتر، به این موتور نگاه کن. من قلبش را باز کردم و والفهایش را بیرون آوردم و هر قسمتی را که آسیب دیده بود، تعمیر یا عوض کردم و بعد هم همهچیز را سر جای خودش گذاشتم و حالا ماشین مثل روز اولش کار میکند. اما یک سوال دارم. چطور است که من باید فقط سالی ۵۰ میلیون تومان درآمد داشته باشم و شما سالی یک میلیارد تومان، درحالیکه هر دو اصولا یک کار را انجام میدهیم؟» جراح مکثی کرد و به بغل ماشین تکیه داد و آهسته زیر گوش مکانیک گفت: «اگه میتوانی، این کار را وقتی موتور روشن است انجام بده!»
مهاجرت بانکی مانند تعویض قلب انسان است. کم پیدا میشوند کسانی که جرات و ادعای سربلند بیرونآمدن از این عمل مخاطرهآمیز را داشته باشند. منصوری، یکی از این افراد است.
عبدالحمید منصوری از آن افرادی است که نامش با مینفریمها و سامانههای بزرگ فناوری اطلاعات کشور گره خورده است؛ مردی که حتی در حال گپزدن با شما هم ناخودآگاه همزمان به چیزهای بزرگ فکر میکند و آنها را بر زبان میآورد. مردی با موهای جوگندمی که حالا تمام انرژی و اعتبارش را برای تولید و ارائه سامانه یکپارچه بانکی (سیب) برای بانکهای بزرگ صرف کرده است.
منصوری هم مانند فاطمی اردکانی، بنیانگذار گروه توسن، از ۱۵ سال پیش معتقد بود که سامانههای یکپارچه بانکی را باید صددرصد در داخل تولید کرد؛ باوری که فاطمی با وجود تمام مخالفتهایی که بود بر آن اصرار کرد و حاصل آن نیز مجموعه شرکتهایی بود که نام توسن را با خود یدک میکشند.
توسن پس از ورود به بازار و گستردهشدن بازار مشتریانش از ادامه راه برای ورود به بانکهای بزرگ جا ماند. اما حالا منصوری تمام تجربیات و دانش خود را به کار بسته تا در اتمام این راه پر پیچ و خم به توسن کمک کند. عبدالحمید منصوری بهعنوان مدیرعامل شرکت سامانههای مقیاس بزرگ توسن (سبت) میخواهد بهوسیله ادغام تجربیات و دانش غنی خود با زیرساختها و تجهیزاتی که توسن دارد، به همه ثابت کند که میتوان حتی برای بانکهای بزرگ این کشور هم سامانه یکپارچه بانکی بومی تهیه کرد.
دنیایی به نام مقیاس بزرگ
منصوری درباره شکلگیری شرکت مقیاس بزرگ توسن میگوید: «توسن ۱۵ سال پیش با تفکر تولید داخلی متولد شد. من هم اعتقاد دارم نرمافزار در ایران میتواند در سطح کاربرد تولید شود، چون در چرخه حیات سیستم کامپیوتری، اول سختافزار است، پس از آن سیستمهای عامل و سپس نرمافزارهای کمکی مثل بانکهای اطلاعاتی و در آخر هم نرمافزارهای کاربردی.
کاربرد از فکر آنالیزی استفاده میکند و خلاقیت انجام میدهد و ما این قدرت را داریم. چرا؟ چون اینجا کاربرد ما کاربردهای خاص خودمان هستند و به رفتارهای اجتماعی، شخصی و مقررات و آییننامههای کشورمان برمیگردد و اینها ارکان کاربردها را تشکیل میدهند. درصورتی که خارجیهایی که به اینجا میآیند، باید از ما دیتا بگیرند تا بتوانند برای ما کاری را انجام دهند.»
او درباره اینکه چگونه به دنیای مقیاس بزرگ وارد شده چنین ادامه میدهد: «بالطبع من هم به این مسیر «ما میتوانیم» پیوستم و در کنار جوانان به تولید پرداختیم؛ تا اینکه ارتباطی میان من و فاطمی، بنیانگذار این تفکر برقرار شد؛ منتها من در جای دیگری بودم و ایشان در جای دیگر. آن زمان من در دادهپردازی بودم. در آنجا روی مینفریمها و سیستمهای بزرگ کار میکردیم و تجربه من بیشتر روی کانترها و سیستمهای بزرگ بود. آنجا وقتی میخواستیم سیستم منابع انسانی را آنلاین کنیم، بزرگترین کاربر آنلاین کشور را داشتیم، معمولا کانترها در اتاقهای دربسته و روی مینفریمها کار میشد.»
اما نقطه طلایی برخورد دیدگاههای فاطمی و منصوری را باید در بانک پارسیان جستوجو کرد. «این ارتباط وجود داشت؛ تا زمانی که قرار شد نگین در بانک پارسیان کار شود. در آنجا با فاطمی در معماری و طراحی نقدهایی داشتیم و تغییراتی داشتند که این سیستم بتواند در یک بانک خیلی کوچک کار کند؛ یعنی با یک حجم دادهای بیشتر. تفکر تولید روی بسترهای بزرگ و اصلاحیه سیستم فعلی از آنجا به فکر فاطمی خطور کرد و مولودی به نام بنکو به دنیا آمد.»
تا اینجا از مقیاس بزرگ صحبت کردیم، اما به چه بانکهایی بزرگ میگویند و به چه بانکهایی کوچک؟ «همانطور که میدانید، بانکهای زیر ۲۰۰ شعبه را کوچک میدانیم و در آنها خیلی کارها میشود کرد. فرض کنید در یک بانک ۵۰ شعبهای بخواهیم از ساعت چهار بعد از ظهر دیتای خود را به مرکز بفرستند. مگر حجم پنجاه تا شعبه چند تراکنش است؟ با یک خط دیالآپ هم میشود سرویس را برقرار کرد و لزومی ندارد هزینه سنگینی انجام داد. پس زیر ۲۰۰ شعبه را در تقسیمبندی خود کوچک میدانیم و بین ۲۰۰ و ۱۰۰۰ تا شعبه را متوسط، و از هزار به بعد را Large Scale یا بزرگ مقیاس میگیریم. البته شرط تراکنش هم مطرح است. آنجا بود که در توسن استفاده از این سیستمها در سطح بانکهای مقیاس بزرگ مطرح شد؛ در واقع اصولی در ایدههای موسس این گروه بود.»
ما به توانستن اعتقاد داریم
بهنظر ساده نمیرسد که بتوان برای بانکهای بزرگ سامانههای یکپارچه بانکی طراحی و اجرا کرد. اگر از مسائل فنی چشمپوشی کنیم، مسئله فرهنگ در بانکهای بزرگ مسئلهای جدی است.
منصوری در این خصوص میگوید: «در مورد بانکهای هزار شعبهای در کشور مقاومتی بود که کسی نمیتواند کار کند. دکتر هم این مسئله را که کسی نمیتواند قبول نداشت، چون یک بار در این مسیر رفته بود و توانسته بود. در دنیا سیستمهای بانکی مختلفی داریم که در مقیاس بزرگ کار میکنند، ولی در ایران بیشتر آیبیام مطرح است. سرورهای آیبیام در ایران آمده و هر کسی بخواهد کار کند، بازار میگوید باید ببرید روی آیبیام کار کند و خیلی از بانکهای بزرگ ما هنوز پلتفرمهایشان روی آیبیام است.
آیبیام از قدیم معروف به کار کردن روی سیستمهای لارجاسکیل بوده است. لارجاسکیل در ایران در این مقوله است، مانند نرمافزار بانکایران که برای بانک ملی کویت با بیش از بیست شعبه از یک شرکت انگلیسی گرفته شده بود. آیبیام بهترین نیست، ولی درواقع یکی از مطمئنترینها است.
این معماری که آنجا دیکته میکرد، استفاده از یک معماری کلاینت سروری متعلق به دو دهه و نیم پیش بود و بر اساس رشدی که سرورهای آیبیام کرد، توانست پاسخ بگیرد. همچنین تکثر سرور ندارد، درصورتیکه در نگین تکثر سرور داریم؛ مثلا برای بانک اطلاعاتی باید چهار پنج تا سرور بگذاریم تا به یک بانک جواب بدهد و به این سادگی هم جواب نمیدهد؛ یعنی اگر حجم از حدی بالاتر رود مشکل پیدا میکند. شاید ابزارهایی که نگین استفاده کرده با یک بهبود معماری به آنجا برود و انجام شود. در واقع بنکو با این تفکر، معماری نگین را متحول کرده و بهوجود آمده است.»
فاطمی دو، سه بار دیگر هم به سراغ چنین کاری رفته بود و ما هم دورادور در جریان بودیم؛ تا اینکه پارسال این مسئله جدیتر شد و با مهاجرتم از پارسیان، از من برای حضور در این پروژه دعوت کرد. از قبل سرمایهگذاری هم کرده بود و یک سرور ۹۰۰Z هم الان در سایت توسن برای این کار قبلا تهیه شده است.
در توسن سه بار با ترکیبهای مختلف روی این پروژه کار شده است. همراه با فاطمی عارضهیابی کردیم که چرا موفق نشده است؟ چرا یک پروژه موفق نمیشود؟ برای اینکه شرکت توسن از تفکر یک مشتری به تفکر حدود بیست مشتری رسید و شتاب عملیات و رفع نیازهای مشتری اجازه نطفه دیگری را نمیدهد. حتی بنکو را یک اسبییو مجزا کردند. تیمی را بردند و گفتند شما به عملیات کاری نداشته باشید! اصلا حق ندارید به آن فکر کنید. لابراتواری درست کردند و آن تیم شروع کرد به فکر کردن و ایجاد بنکو. حالا فرض کنید من یک قسمت از اسبییو مقیاس بزرگ را تشکیل دهم، وظیفه ما این است که اینجا سیستمی روی زیرساخت، معماری و پلتفرم آیبیام ایجاد کنیم. چون سرانجام پنج شش بانک بزرگ ما مثل ملی و تجارت اکثرا پلتفرمشان آیبیام است و همچنان از آن استفاده میکنند.
بانک ملت که از روز اول از پردازندههای بزرگ آیبیام (IBM) کار کردند و بانک رفاه هم پلتفرم اصلیاش روی همین پردازندهها است. در نتیجه با این پدیده و حوزه آشنا هستند. در نتیجه علت اینکه آن دوبار قبلی این پروژه در توسن انجام نشد، برای این بود که در دل شرکت نگین بود. توسن از دو سه سال پیش در ترکیب هولدینگ و گروپشدن است و کارهای تخصصی را به شرکتهای تخصصی میدهد؛ در نهایت به این نتیجه رسیدیم که یک شرکت برای این کار ایجاد کنیم.
این شرکت جدید به یک اسم نیاز داشت که با آن خود را تعریف کند. در جمعبندیهایی که با فاطمی و مظاهری داشتیم، به این نتیجه رسیدیم که مقیاس بزرگ جایی در اسم بیاید که بزرگی را نشان دهد. همچنین میخواستیم توسن را هم استفاده کنیم؛ چون بالاخره توسن برای گروه یک برند است. سامانه را هم که طبق معمول یک شرکت باید نشان دهد و یک اجبار هم بود که در ثبت شرکتها اسمها چندسیلابی باید باشد. اجبار آنها باعث شد که از پنج شش اسمی که استفاده کردیم، سامانههای مقیاس بزرگ توسن توسط اداره ثبت شرکتها تایید شود و ۱۱ اسفند ۹۲ مجوز ثبتی آن آمد.
ما در یک محیط واقعی کار میکنیم
منصوری درباره بازار رقبای توسن مقیاس بزرگ میگوید در این زمینه فقط شرکت خدمات یک کار انجام داده و مقداری هم دادهپردازی شده است. هر دو شرکتهای دولتی هستند و بانک ملت هم سیستم و زیر مقیاس بزرگ (large Scale) دارد. در بخش خصوصی کسی نیست که در این زمینه کار کرده باشد.
اسوه هم در این مسیر حرکت میکند، اما زیرساختهای اسوه در این اعداد نیست؛ چون من خودم از اسوه به اینجا مهاجرت کردم. ما در اینجا یک Z۹۰۰ داریم؛ چراکه من اعتقاد دارم اگر پلتفرم دست ما نباشد با شبیهسازها نمیتوان کاری را انجام داد و همچنین یک Z۹۹۰ در اختیار پروژه است. این سرمایهگذاری سنگینی است که انجام شده است و تجهیزات آن بالای چند میلیارد ارزش دارند و اینها در اختیار ما است و مشغول انجام دادن این کارها روی پلتفرم واقعی هستیم؛ چون جوانها وقتی به محیط شبیهسازی میآیند تا اینکه پشت این پنلها مینشینند، بسیار متفاوت است. به اعتقاد من اینها باید از الان در محیط باشند تا بتوانند ظرفیتسنجی انجام دهند و با اقسام آشنا شوند. میتوانستیم یک شبیهسازی در لابراتوار هم انجام دهیم، ولی به ثمر و تولید نمیرسد.
کد مطلب: 8199