رضا تقیپور در اتاق وزارتش نشسته است، سرش را که به پشت برگرداند نمایی پانارومایی از ساختمان کلاهفرهنگی میبیند که گذشته ارتباطات ایران را در بندبند آجرهایش نهان دارد اما روبهرویش نمای پانارومایی دیگری است از دود و آلودگی که هیچ چیزی، حتی ساختمانها و بیتیاسهای بدقواره موبایل امروزی نیز به چشمش نمیآید. این همان جایی است که وزیر پیشین ارتباطات و فناوری اطلاعات طی سه سال و اندی گذشته بر صندلی وزارتش تکیه زده بود، گذشته کارکردی موزهای پیدا کرده است و حال و آینده به شدت غبارآلود. تو گویی همین غبار بود که اجازه نداده بود رضا تقیپور حتی ساعتی پیش از برکناری از صندلی وزارتش دریابد که باید برود. رضا تقیپور متفاوتترین وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات است:
اول به خاطر اینکه دولتش مستعجل بود، به مانند دیگر وزرای جمهوری اسلامی ایران با انتصاب و رای مجلس بر صندلی وزارت نشست اما دوره وزارتش به پایان نرسیده، محمود احمدی نژاد، همانی که منصوبش کرده بود، بیاطلاع قبلی برکنارش کرد.
دومین تفاوت: وزیر دولتی بود که وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعاتش را نمیخواست، چراکه دولت خودخواسته چند بار این وزارتخانه را به مرز ادغام و انحلال رساند و با تولد شورای عالی فضای مجازی و دستاندازیهای صدا و سیمایی و نهادهای امنیتی و فرهنگی به بحران هویت دچار شد.
اما سومین تفاوت و مهمترین خصیصه وزارت رضا تقیپورخروج ظفرمندانه او از وزارت است که با برکناری از وزارت ارتباطات و فناوری اطاعات نصیبش شد. تقیپور اگرچه با چهرهای کمتر شناختهشده پا به این وزارتخانه گذاشت اما خروج دولتخواستهاش او را در کارزاری که دولت محمود احمدینژاد در آستانه انتخابات ریاست جمهوری بر مدار انتقادهای شدید و مخالف قرار گرفته، تبدیل به مردی کرد که تا پای از دست دادن صندلیاش معتقد به حامیان دوران وزارتش است، ازهمین رو این پایمردی تمامی مخالفان و منتقدان احمدینژاد را به حامیان تقیپور تبدیل کرد چه بسا بداقبالی دوران وزارتش در دولت دهم به خوشاقبالی آینده سیاسی این مرد منتهی شود.
به گزارش افتانا(پایگاه خبری امنیت فناوری اطلاعات)، گفتوگوی ما با تقیپور آخرین وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات دولت دهم چند روز پیش از خروج همیشگیاش از ساختمان و صندلی وزارت انجام شد. از همین رو او سوالات را در کسوت وزیر فاوای کشور پاسخ داده است چه بسا اگر میدانستیم یا او میدانست که دیگر وزیر دولت دهم نیست، به سوالات ما طور دیگری پاسخ میداد.
زمانی که برای گرفتن رای اعتماد در سال ۸۸ برنامههایتان را به مجلس ارائه کردید بخش عمدهای از آنها مختص فناوری اطلاعات بود، اکنون که در اواخر دولت دهم هستیم، برآورد خودتان از عملکردتان در این حوزه چگونه است؟
همانطور که اشاره کردید در آغاز دولت دهم برنامهای را به مجلس ارائه کردیم، در آن برنامه هدف ما توسعه فناوری اطلاعات و پیشوندهای E بود.
خوشبختانه در ماههای اول آغاز به کار دولت نیز کارگروه مدیریت ارتباطات و فناوری اطلاعات و امنیت نیز تشکیل شد و دولت کلیه وظایف خود برای تصویب دستورالعمل و آییننامه و تدوین برنامهها برای توسعه IT را به این کارگروه واگذار کرد، در آن زمان هنوز برنامه پنجم تصویب نشده بود از همین رو ما طبق برنامهای که به مجلس ارائه کرده بودیم برنامههای توسعهای این حوزه را پیش بردیم. اهداف کمی پیشبینیشده را در ۱۴ محور پیگیری میکردیم، باید توجه داشت موضوع فناوری اطلاعات یک موضوع فرادستگاهی است، از همین رو برای انجام ماموریتهای خود برنامهای را در چند لایه پیشبینی کردیم، این لایهها شامل زیرساختهای ارتباطی توسعه فناوری اطلاعات و توسعه و تکمیل زیرساختهای امنیتی شبکه بود.
ایجاد مراکز داده و میزبانی اطلاعات در داخل کشور و توسعه نرمافزارهای کاربردی با توجه به تحریمها از دیگر برنامههای ما بود و در نهایت با همکاری دستگاهها موضوع محتوا را پیگیری کردیم. در مجموع تمامی برنامهها در قالب ۱۴۲ پروژه در دستگاههای مختلف تعریف شد، امروز سیستم جمعآوری اطلاعات و اندازهگیری شاخصها را طراحی کردهایم از همین رو بسیاری از پاسخها به صورت کمی و کارشناسیشده مشخص میشود.
با توجه به سیستم اندازهگیری شاخصها که شما به آن اشاره کردید الان در شاخصهای الکترونیکی چه وضعیتی داریم و جایگاه ما کجاست؟
باید این توضیح را بدهم که بعضی از این شاخصها با شاخصهای بینالمللی تطبیق دارد و بعضیها نیز شاخصهای بومی است. ما با توجه به وضعیت کشور خودمان این شاخصها را تعریف کردیم، این شاخصها بیشتر ایجابی هستند تا مقایسهای و شاید در آینده هم اصلا وجود نداشته باشند. در مورد شاخصهای بینالمللی که بعضا بحثهای مختلفی هم مطرح میشود اتفاق خوبی افتاده است، البته هنوز نتایج آن به صورت کامل برای عموم مشخص نشده، متاسفانه تاکنون یک پنجره واحد یا دستگاه واحدی برای اندازهگیری و ارائه این شاخصها برای مجامع بینالمللی نداشتهایم.
پس شما بخشی از این شاخصهای بیناللملی را قبول ندارید و عملا تشتت بهوجود آمده در آمار را نحوه محاسبه شاخصها میدانید؟
البته در داخل کشور مقرراتی وجود دارد و طبق آن مرکز آمار باید این آمار را ارائه میکرد، کمااینکه آمارهای برنامه چهارم جمعآوری و به آنها ارائه شد اما در مجامع بینالمللی آنها از طرفهای مختلف این آمارها و شاخصها را جمعآوری میکردند، از همین رو اختلافاتی هم در آنها به وجود میآمد؛ مهمترین مشکل کامل نبودن اطلاعات بود، از آنجا که این آمارها به صورت کامل ثبت نمیشد و در رتبهبندیها بعضا به خیلی از نکات جزئی توجه نمیشد، رتبهبندیها خیلی قابل اتکا نبودند.
خوشبختانه در تعاملی که سازمان فناوری اطلاعات با زیرمجموعه سازمان ملل و بخشهای مربوط به ITU و یونسکو داشت، یک پنجره واحد برای ارائه آمار به مجامع بینالمللی تشکیل شد، از سال جاری میلادی یعنی ۲۰۱۲ آمار از طریق این پنجره واحد به مجامع بینالمللی ارائه میشود، البته نتایج آن در سال ۲۰۱۳ مشخص خواهد شد.
در حال حاضر پنجره واحد کجاست؟
سازمان فناوری اطلاعات ایران. امیدواریم رتبهها اصلاح شود و در جایگاه اصلی خودمان قرار گیرد.
شما به آمارهای مختلف اشاره کردید مانند EIU یا BMI؛ در اغلب موارد آنان برای جمعآوری آمار به آمارهای دولتی استناد نمیکنند.یکی از جنجالیترین این آمارها مربوط به ضریب نفوذ اینترنت است، که حتی در مستندترین برآوردی که مرکز آمار ایران انجام داد نیز با دیگر آمارهای اعلام شده تفاوت فاحشی وجود دارد؟
ما برای اینکه کار به صورت علمی و ریشهای حل شود، دو قرارداد با دانشگاههای صنعتی شریف و تربیت مدرس امضا کردیم، همچنین برای احصا و تدوین روش علمی اندازهگیری شاخصها نیز تفاهمنامهای با مرکز آمار ایران امضا کردیم. باید توجه داشت روش جمعآوری آمارهای فیزیکی، روشی که مرکز آمار از آن استفاده کرده بود، خیلی مناسب نیست.
اینکه شما مراجعه کنید و بپرسید چقدر از اینترنت استفاده میکنید درست نیست. معلوم نیست کسی که در یک واحد پاسخ میدهد خودش این مفاهیم را میداند یا نه! از طرفی ما در شبکهها لاگ داریم و به روز و ثانیه میدانیم هر مشترک چقدر استفاده کرده است. لاگهای ما کاملتر از آمار و اطلاعاتی است که مردم به صورت شفاهی اعلام میکنند.
این پاسخ شما نشان میدهدکه آمار اعلام شده از سوی مرکز آمار را قبول ندارید به رغم اینکه خودتان گفتید این مرکز جایگاه قانونی دارد. بفرمایید برآوردهای خودتان چیست؟
بعضی از این شاخصها مانند IDI و شاخصهایی مانند آمادگی الکترونیکی شاخصهایی ترکیبی هستند، بعضا وجود برخی از خلاءها در این جداول باعث میشد محاسبه کامل نباشد و رتبهها تغییر کند. اگر بخواهم مقایسهای بگویم باید به چند آمار کمی اشاره کنم. ما در طول دولت دهم سیمکارتهای واگذارشده تلفن همراه را از حدود ۴۸ میلیون به ۹۶ میلیون و ۹۹۵ هزار ارتقا دادیم، یعنی بیش از دوبرابر افزایش یافته است.
این آمار سیمکارتهای واگذارشده است؟
بله، یعنی ضریب نفوذ تلفن همراه به ۱۳۰ درصد رسیده است.
این آمار بخش ارتباطات است، از نظر شما در IT چه وضعیتی را تجربه میکنیم؟
ظرفیت ما در پهنای باند بینالملل در زمان آغاز دولت دهم ۳/۱۳ گیگابیت بر ثانیه بود، امروز ظرفیت ما به حدود ۶۳ گیگابیت بر ثانیه رسیده؛ یعنی بیش از ۷/۳ برابر افزایش پیدا کرده، به بیان دیگر حدود ۵۰ گیگابیت بر ثانیه اضافه شده است. در مورد ظرفیت شبکه IP داخل کشور کل ظرفیت ۳/۲۳ گیگابیت بر ثانیه بود اما امروز ۵۳۵ گیگابیت بر ثانیه ظرفیت داخل کشور شده، در اصل حدود ۲۲ برابر افزایش پیدا کرده است.
ابتدای دولت دهم تقریبا وضعیت امنیتی قدری نامشخص بود، ما طراحی سامانه مدیریت امنیت اطلاعات شبکه زیرساخت را انجام دادیم، فازهای مختلفش پیش رفته و در مجموع این پروژه حدود ۷۰ درصد پیشرفت داشته و زمانی که به ۱۰۰ درصد میرسیم تازه فاز بعدی شروع میشود. بحث امنیت به طور مرتب باید ارتقا یابد، تعداد خطوط اینترنت پرسرعت واگذارشده ما امروز نسبت به ابتدای دولت دهم ۵/۵ برابر شده است. امروز بیش از ۵/۳ میلیون کاربر اینترنت پرسرعت داریم. البته اگر آمار GPRS را که ما جزو اینترنت پرسرعت میدانیم اضافه کنیم، بیشتر از این میزان است. این آمار فقط آمار اینترنت باسیم است.
مگر در آمار بینالمللی هم GPRS را جزو اینترنت پرسرعت حساب میکنند؟
خیر، یکی از موضوعاتی که با آنها بر سرش اختلاف داریم همین است، از دیدگاه ما بالای ۲۵۶ کیلوبیت بر ثانیه پرسرعت است اما آنها این را تغییر میدهند.
خیلی جالب است که شما جیپیآراس را اینترنت پرسرعت حساب میکنید، با این اوصاف با توجه به آماری که ارائه دادید عملکردتان را چگونه ارزیابی میکنید؟
فکر میکنم تاکیدهایی که روی فناوری اطلاعات در زمان ارائه برنامهام کرده بودم امروز محقق شده است، امروز میزان پرداختهای الکترونیکی در مقایسه با سال ۸۸ افزایش چشمگیری یافته است، در تعدادی از استانها بالای ۹۵ درصد از قبوض الکترونیکی پرداخت میشوند، این فرآیند یک کار ترکیبی میان ما و بانکهاست. در حوزههای دیگر هم همین روند وجود داشته است. مثلا در حوزه تجارت الکترونیکی گواهی الکترونیکی صادر و نشان اعتماد به فروشگاهها ارائه میشود، تمامی این موارد فعالیتهایی است که به صورت ترکیبی انجام شده است.
خاطرمان هست آقای سلیمانی وزیر دولت نهم به صراحت گفته بود وزارت فناوری اطلاعات و ارتباطات متولی فناوری اطلاعات نیست، آیا شما با توجه به اینکه میگویید فناوری اطلاعات فرابخشی است معتقدید متولی فناوری اطلاعات وزارتخانه نیست؟
من فکر میکنم قانون مجلس این موضوع را روشن کرده است. متولی زیرساختها در فناوری اطلاعات قطعا وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات است. این زیرساختها شامل زیرساختهای ارتباطی، فناوری اطلاعات و امنیتی میشود. در این حوزهها صد درصد وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات مسوول است اما در مورد محتوا و سرویس، همه باید همکاری کنند و یک کار فرادستگاهی است.
البته باز اینجا هم قانون وزارتخانه تاکید کرده برای حفظ یکپارچگی در شبکهها تدوین چارچوبها و استانداردها بر عهده وزارت است. ظاهرا همین نگاه فرابخشی موجب شد کارگروه فناوری اطلاعات در دولت تشکیل شود تا نگاه فرابخشی را در بخشهای مختلف ایجاد کند و ریاست آن نیز با وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات است.
چراکه بعد از تشکیل این کارگروه شورای عالی فضای مجازی تشکیل شد، آیا فرادستگاهی عمل کردن تحقق پیدا نکرد که ما شاهد تشکیل شورای دیگری به نام شورای عالی فضای مجازی هستیم؟
حدود وظایف دولت و کمیسیونهایش مشخص است. مهمترین وظیفه این کارگروه تدوین آییننامه و دستورالعمل و ایجاد هماهنگی بین دستگاههای مختلف بود، برای پیشبرد این هدف ما ۱۲ کمیته تشکیل دادیم. اینها کارشان این بود که همه دستگاههای درگیر در موضوعات مختلف را پای یک میز بنشانند و آن آییننامهها و دستورالعملهایی را که برای همکاری بین دستگاهها لازم است، تدوین کنند. پس کار به صورت اجرایی در سطح دولت دنبال میشود.
شورای عالی فضای مجازی در سطح حاکمیت است، بالاتر از دولت به معنای دستگاه اجرایی و قوه مجریه قرار دارد، قرار است سیاستگذاری کلان انجام دهد، بیشترین توجه در این شورا به بحث تولید محتواست. ما در توسعه زیرساختها شاخصهایمان خوب است اما در بحث محتوا و توجه به خط و زبان فارسی ضعفهای جدی داشتیم.
در دوران وزارت شما دو بار وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در معرض ادغام قرار گرفت. دولت کارگروهی را با عنوان فناوری اطلاعات تشکیل میدهد و شما رئیس کارگروه میشوید و از طرفی بحث ادغامها پیش میآید. این تضاد و تناقض چگونه پیش میآید؟ آیا اراده دولت پیگیری موضوع فناوری اطلاعات خارج از وزارتخانه است؟
شاید همین تلقی فرادستگاهی بودن فناوری اطلاعات و توسعه دولت الکترونیکی موجب بروز چنین شبهاتی شده، در بحثی که سال ۹۰ پیش آمد دولت با محدودیتی در مورد تعداد وزارتخانهها مواجه شد اما ادغام وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات مورد پیشنهاد و توافق دولت نبود. مجلس راسا به دلیل محدودیت تعداد وزارتخانه یا به هر دلیل دیگری آن را عنوان کرد.
اما دولت مخالفت جدیای با این موضوع نکرد و بعدا نیز از گوشه و کنار دولت زمزمه ادغام و انحلال همواره شنیده شده است و میشود؟
زمانی که بحث ادغامها در دولت مطرح شد، من هم حضور داشتم، وقتی بحث ادغام ارتباطات و فناوری اطلاعات مطرح شد، در دولت عنوان شد که این حوزه کاری هیچ سنخیتی با وزارتخانههای دیگر ندارد. حتی برخی شباهتها و مرزهایی را با صدا و سیما تصویر کردند اما جواب دادند چون صدا و سیما قانون مجزایی دارد و در قانون اساسی پیشبینی شده و دستگاه دولتی نیست، نمیتوان به دنبال ادغام آن با صدا و سیما بود.
پس چرا بحث ادغام به صورت مداوم مطرح میشود؟
ما در مباحث مدیریتی وقتی در مورد سازمان صحبت میکنیم اول باید به ماموریت سازمان توجه کنیم و ببینیم ماموریت آن چیست؟ وقتی میبینیم در دنیا ۱۴۰ کشور وزارتخانهای با عنوان ارتباطات و فناوری اطلاعات دارند و حتی در برخی از کشورها با توجه به وزن IT وزارت اقتصاد دیجیتال را نیز راهاندازی کردهاند به این نتیجه میرسیم که باید ببینیم برنامه ما برای فاوا چیست؟
این وزارتخانه جزو قدیمیترین وزارتخانههایی است که با تشکیل پست تشکیل شد و هر روز با فناوری روز خود را بهروز نگه داشت، سال گذشته وقتی رئیس کمیسیون و وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات کره مهمان ما بودند و از آنها سوال کردم که وضعیت ICT درکره چگونه است و سهم این بخش در GDP چقدر است، گفت یکسوم از سهم GDP کره جنوبی به ICT اختصاص دارد. ما حدود ۸۰۰ هزار نفر دانشآموخته این حوزه داریم، باید ببینیم برنامهمان برای این حوزه چیست. آیا اقتصاد کشور ما میتواند جوابگوی این میزان دانشآموخته باشد؟
در دوران وزارت شما مخابرات واگذار شد به بخش خصوصی، از این طرف بخش عمدهای از وظایف وزارتخانه نیز به کارگروه فناوری اطلاعات و اولاتر به شورای عالی فضای مجازی واگذار میشود، با توجه به این شرایطی که وجود دارد وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات نقشش در فناوری اطلاعات چیست؟ شما میگویید زیرساختها در اختیار ماست، اگر موضوع فقط زیرساخت باشد میتوان زیرساخت را به وزارتخانه دیگری هم واگذار کرد؟
من فکر میکنم شما در طرح این سوال دقت نکردید، در مورد مخابرات که شما گفتید مخابرات کاملا واگذار نشده است، چنین چیزی امکان ندارد، با توجه به نقش حاکمیتی و حساسیت حاکمیتی که مخابرات دارد و با توجه به تاکید اصل ۴۴ بخش حاکمیتیاش در دست دولت و وزارتخانه باقی مانده است. ما در مخابرات حداقل چهار لایه تعریف میکنیم، لایه دسترسی، لایه EDGE، لایه CORE و لایه SUPER CORE. قطعا کر و سوپر کر در اختیار دولت است. لایه دسترسی و بخشی از لایه EDGE به بخش خصوصی واگذار شده، آن هم دلایلش مشخص است چراکه این بخشها اقتصادی هستند.
اما موضوعات مختلفی مانند تنظیم مقررات هم در شوراهای مختلف از جمله شورای رقابت پیگیری میشود؟ حتی سازمان پدافند غیرعامل نیز موضوعات مربوط به امنیت را پیگیری میکند!
در این سوال هم دقت نکردید.شما به عنوان مطلع باید قانون وزارتخانه را ملاک قرار دهید، شورای رقابت قانونش مشخص است، در آن قانون آمده در آن بازارهایی که انحصاری است شورای رقابت ماموریت دخالت دارد، در مورد بازارهای غیرانحصاری شورای رقابت ماموریتی ندارد.
اگر ما خدمتی داشتیم که انحصاری بود و قانون مشخص کرده بود، شورای رقابت دخالت خواهد کرد. اصل ۴۴ ماده ۵۸ میگوید دستورالعمل رقابت و چارچوب قیمتگذاری را باید شورای رقابت بدهد، آنجا نگفته که همه کار با با شورای رقابت است. اصلا در مورد تنظیم مقررات ادعایی نداشته است.
دقت کنید بخش دیگری از وظایف کمیسیون تنظیم مقررات نیز توسط مرکز ملی فضای مجازی مصادره شده است؟
من عضو شورای عالی فضای مجازی هم هستم. آنجا گفته شده است تنظیم مقررات دو لایه دارد، یک لایه کلان تنظیم مقررات و سیاستگذاری، این بخش در آنجا انجام میشود، اما صدور پروانهها و نظارت بر پروانهها و بحث تعرفهها در همین کمیسیون تنظیم مقررات که مصوب قانون است انجام میشود. تا زمانی که قانونی در کشور وجود دارد آن قانون لازمالاجراست.
مگر اینکه قانون ناسخی بیاید و آن را نسخ کند. حالا شاید بعضا به دلیل بیدقتی این بحثها پیش بیاید. ما امروز ۴۸۵۲ پروانه غیر از پروانههایی که برای دفاتر صادر شده و پروانههای ریز صادر کردهایم، طبیعی است که نمیتوان با یک ادغام اینها شرایط را مبهم کرد، امروز نظارتی که در این حوزه وجود دارد نظارت دقیق و موشکافانه است. امروز به سیستم و سامانه اصلی کنترل همه اپراتورهای اصلی دسترسی داریم.
قبول دارید با تشکیل نهادهای بالادستی نظارتی، بخشی از وظایف وزارتخانه در حال کمرنگ شدن است؟ آن موضوعاتی که شما بر آنها تاکید میکنید از جمله موضوع زیرساخت، کنترل و نظارت و امنیت در زیرمجموعه وزارتخانه دستگاهها و سازمانهایی هستند که این وظایف را انجام میدهند اما فرآیند تصمیمسازی یا تصمیمگیری در بخشهای دیگری انجام میشود؛ فکر نمیکنید این روند عملا وزارتخانه را در معرض ادغام و انحلال قرار میدهد؟
این مبحث موضوعش مشخص است من هم گفتم موضع دولت چه بود.
پس شما معتقدید دولت علاقهای به ادغام ندارد؟
من بحثهای رسمی دولت را در جلسات دولت که در سال ۹۰ مطرح شد گفتم، در این موارد که به پدافند غیرعامل اشاره کردید نیز یادآوری کنم که پدافند غیرعامل وظیفهاش دفاع است نه ایمنی! قطعا پدافند غیرعامل هیچ ماموریتی در مورد ایمنی و امنیت ندارد. من که شبکه را ایجاد میکنم هم ایمنی و هم امنیت را خودم باید ایجاد کنم. بخش بالاتر که دفاع غیرعامل است را او انجام میدهد.
ما معتقدیم در تشکیل شوراها و نهادهای بالادستی وزارت ارتباطات با بحران هویت روبهرو شده و این دقیقا در زمان شما اتفاق میافتد، آیا این بحران هویت را قبول دارید؟
نه من این را قبول ندارم. منتها ریشهاش را همان که اول گفتم میدانم. چون مفهوم فناوری اطلاعات یک مفهوم فرادستگاهی است به تعبیری همه احساس میکنند باید کاری انجام دهند، ما تا اینجا استقبال میکنیم. همه در توسعه فناوری اطلاعات شریک هستند اما باید ظرافتها و دقتهایی در تقسیم وظایف صورت گیرد، ما قانونی تحت عنوان قانون وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات داریم، این قانون، قانون مصوب مجلس است، همه چیز شفاف است و بند به بند روی آن بحث شده است.
این بحران هویتی که اشاره کردیم نمود عینیاش را میتوان در ارائه سرعت اینترنت به مردم دید. پیش از شما آقای سلیمانی پس از رفتن از وزارتخانه اعلام کردند در مورد سرعت اینترنت وزارتخانه تصمیم نگرفته است، خود شما هم اذعان کردهاید این موضوعی خارج از دستگاه وزارت است اما بخش عمده خدمات به صورت کامل وابسته به موضوع سرعت اینترنت است. شما تاکنون اشارهای نکردهاید که اقدامی برای حل این موضوع انجام دادهاید؟ شاید همین موضوعات موجب شده تا تصور کمرنگ شدن هویت وزارتخانه نمود پیدا کند؟
دقت کنید بعضی از مفاهیم و موضوعات ماهیتا و ذاتا چندجانبه هستند. مثل موضوع فرهنگ، کشور ما خودش را کشور فرهنگی میداند، چند دستگاه متولی فرهنگ است؟
خیلی زیاد اما وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از ابتدایی که بوده هنوز هم هست و کارهایش را انجام میدهد!
فرض کنید در فرهنگ به موضوع حجاب میرسیم، وظیفه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در مورد حجاب چیست؟ وظیفه نیروی انتظامی چیست؟ وظیفه سازمان تبلیغات اسلامی چیست؟ وظیفه حوزه علمیه چیست؟
یعنی مفهوم سرعت اینترنت مثل مفهوم حجاب است؟
بله، به این دلیل که با بحث محتوا ارتباط مستقیم دارد و محتوا در کشور ما تا به حال متولی صریحی نداشته است.
سرعت اینترنت با بحث خدمات هم ارتباط مستقیم دارد؛ آن بخشی که شما مدعی عملکرد مثبت در آن هستید و به آمارش درابتدای گفتوگو اشاره کردید عملا به بحث سرعت اینترنت وابسته است و به عنوان وزیرارتباطات و فناوری اطلاعات مسوول هستید تا این چالش را برطرف کنید!
کاملا درست است، ما تا حدود زیادی در بحث خدمات این موضوع را حل کردیم، الان اگر نگاه کنید در دانشگاهها و مراکز تجاری و در بانکها و جایی که کار اقتصادی با اینترنت انجام میدهند، همین محدودیتی را که میگویید نداریم.
اما من به عنوان شهروند نمیتوانم از خدمات به سادگی استفاده کنم. شما به عنوان وزیر فناوری اطلاعات وقتی عملکرد مثبت خواهید داشت که شهروندان بتوانند از آن استفاده کنند. یک دانشجوی دانشگاه مجازی به دلیل سرعت پایین اینترنت یا پهنای باند ناکافی نمیتواند از تمامی خدمات دانشگاه بهره گیرد.
ما آمدیم برای این موضوع راهحل بنیادی دادیم و آن بحث شبکه ملی اطلاعات بود. یعنی بسیاری از خدمات و سرویسها ربطی به خارج از کشور ندارد اما به دلیل فضایی که وجود دارد و با بحث اینترنت ادغام شده است، ارائه آنها با مشکل مواجه میشود، تشکیل شبکه ملی اطلاعات بر همین اساس بود. ما گفتیم این شبکه را در داخل کشور ایجاد میکنیم، امروز ۵۳۵ گیگابیت در ثانیه ظرفیت داخل کشور داریم. اتفاقا مفهوم شبکه ملی اطلاعات هم مفهومی است که از برنامه سوم توسعه وجود داشت اما نامهای مختلفی گرفت. نامهای مختلف موجب شده بود تعریف روشنی از آن وجود نداشته باشد و به اجرا نرسد.
همین الان هم تعریف روشنی از آن وجود ندارد؟
ما بارها در این مورد صحبت کردهایم. شبکه ملی اطلاعات یک شبکه چند لایه گسترده جامع با پهنای باند تقریبا نامحدود ( حدود به نیاز ما) با امنیت قابل قبول و مدیریت بومی است. این شبکه را برای اطلاعاتی که میزبانی داخل کشور است تعریف کردیم و محدودیتی روی آن نداریم.
این یک مفهوم کلی است، به لحاظ زیرساختی باید امکاناتی وجود داشته باشد که این موضوع به روشنی اعلام نشده است؟
ما بارها اعلام کردهایم در چه فازی است. این پروژه سه مرحله داشت. مرحله اول این بود که ما شبکه داخلی را از شبکه اینترنت جدا کنیم. این شبکه تا پایان شهریور ۹۱ تعریف شده بود و امروز انجام شده است، یعنی مدارس ما که تا دیروز به اینترنت متصل بودند امروز به شبکه ملی اطلاعات وصل هستند.
یعنی اینها با پهنای باند بالا به مرکز رشد و میزبانیهای مشخصشده برای آموزش الکترونیکی متصل هستند و ما امیدواریم با افزایش پهنای باند همان سادگی را برای آنها ایجاد کنیم. حال یک سوال به وجود میآید که اینترنت چه میشود؟ ما بارها گفتهایم اینترنت به عنوان یک سرویس نه یک زیرساخت همانطور که کماکان بوده هست.
ظاهرا تمایل و توجهی به اینکه اینترنت سرعتش افزایش پیدا کند ندارید؟
این را دیگر همان نهادهای متولی باید تمایل داشته باشند.
پس شما به عنوان وزیر نمیخواهید وارد این موضوع شوید؟
من به عنوان وزیر ارتباطات میگویم من متولی پهنای باند هستم، زیرساخت ارتباطی و فناوری اطلاعات در حوزه من یعنی پهنای باند، من آن را تامین میکنم. من مسوول مستقیم سرعت اینترنت نبودم و اینکه این محتوا چه باید باشد که گردش کند نهادهای متولی تعیین میکنند من هم اجرا میکنم. در جاهایی که مفاهیم چندجانبه است باید این اجماع و وفاق در همه دستگاهها ایجاد شود تا این اتفاق بیفتد.
شاید همین نگاه هست که یک جایی مانند صدا و سیما هم مدعی میشود میخواهد متولی بخش اینترنت باشد یا…
مدعی شدن که مشکلی را حل نمیکند.
اما الان نقش ایفا میکنند
شما به عنوان رسانههای حوزه آیتی باید دقت کنید که قانون فصلالخطاب باشد یعنی اگر ادعا این باشد که سنگ روی سنگ بند نمیشود. هیچ جای قانون صدا و سیما نگفته است آنها متولی اینترنت هستند. طبق قانون متولی انتقال صوت داده و تصویر وزارت ارتباطات است.
پس محدودیتی را که صدا و سیما برای اپراتور سوم به وجود میآورد چگونه برآورد میکنید؟
باید رایتل شکایت کند.
شما به عنوان وزیر میگویید فقط شکایت کند
حق رایتل است که شکایت کند. اینکه صدا و سیما تبلیغ میکند یا نه ربطی به من ندارد اما اگر صدا و سیما جلوی فعالیت رایتل را بگیرد من با آن برخورد میکنم.
یعنی اگر نگذارد سرویسش را ارائه دهد شما با آن برخورد میکنید؟
بله اما تبلیغات کار آنهاست، حالا به هر دلیلی نمیخواهد تبلیغ کند، باید شکایت کند.
دقت کنیدحتی در مورد اپراتور سوم و افزایش دوره انحصارش نیز خارج از وزارتخانه تصمیمگیری شد و تاکنون هم اطلاع دقیقی از اپراتور چهارم و شرکا و فعالیتش وجود ندارد؟
خواهش میکنم دقت کنید. وقتی ما میخواستیم مباحث کلان را مطرح کنیم، مثلا پروانه اپراتور دوم را بدهیم، موضوع اول در دولت مطرح میشد چرا که کار ملی است. تصمیمات کلان تایید دولت را میخواهد و ما هم انجام میدهیم.
در مورد اپراتورها هم قبلا اینگونه بود، اپراتور سوم نه یک بار بلکه دوبار تاییدیه دولت را گرفته و این وزارتخانه به عنوان مجری وظایف دولت، پروانه را صادر کرد. اپراتور چهارم هم همینطور. اینکه گفتید اپراتور چهار چیست؛ اپراتور چهار دسترسی فیبر نوری برای همه است.
منازل، کسب و کار و… آیا این تعریف فقط در ایران است؟ خیر اپراتورهای fttx در دنیا وجود دارند. ما هم این اپراتور را تعریف کردیم. من میخواهم کمی گله کنم، اینها اسیر القائات برخی از اپراتورهای دیگر میشوند. یکی میگوید آقا این اصلا لازم نیست. باید از ایشان بپرسیم شما اصلا چه کسی هستید که در این زمینه نظر میدهید؟
منظورتان مخابرات ایران هست؟
حالا شما وارد این موضوعات نشوید. هر اپراتور یک پروانه دارد و کارشان را انجام میدهد و حاکمیتی وجود دارد که تشخیص میدهد تعداد اپراتورها باید چقدر باشد و هر کدام چه وظایفی دارند، این موضوع رفته در دولت تصویب شده و پروانهاش صادر شده تا دسترسی فیبر نوری بدهد. اگر اپراتورهای موجود میتوانستند انجام دهند تا حالا داده بودند، تشخیص این بوده که برای توسعه رقابت و سرعت این کار باید این پروانه صادر شود و در حال عملیاتی شدن است.
وزارت ارتباطات در سالهای گذشته در برگزاری تلکام نقش داشته یا موثر بوده اما در مورد نمایشگاه الکامپ مورد توجه قرار نگرفته بود. حتی زمانی که این دو نمایشگاه پیش هم بودند شما تلکام را افتتاح کردید اما الکامپ را افتتاح نکردید.
بحث برگزاری نمایشگاهها یک چارچوب قانونی دارد و وزارت صنعت معدن و تجارت و شرکت سهامی نمایشگاهها متولیاش هستند اما گاهی نمایشگاه نفت و پتروشیمی است، آیا باید نقش وزارت نفت پررنگ باشد یا وزارت صنعت معدن تجارت؟ طبیعی است که در این شرایط باید وزارت نفت نقشش پررنگتر باشد.
حال شما معتقدید که در مورد الکامپ نیازی به حضور وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات نیست؟
چرا اتفاقا بر همین اساس ما امسال تعامل خوبی با وزارت صنعت معدن و تجارت برقرار کردیم، همان مفاهمهای را که با خدمات الکترونیکی با اکثر وزارتخانهها داشتیم در اینجا میخواهیم معرفی کنیم.
چشمانداز وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات با توجه به اتفاقاتی که افتاده چیست، جایگاهش چگونه خواهد شد؟
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی گزارش مفصلی در این خصوص تهیه کرده است. به هر صورت ما باید در کلانکشور این سوال را جواب دهیم، باید ببینیم چه سهمی از GDP میخواهیم اقتصاد دیجیتال باشد، ما وقتی بحث اقتصاد دانشبنیان را مطرح میکنیم میخواهیم در حد شعار باشد یا پیادهاش کنیم؟
در حد ۷۰۰ یا ۸۰۰ هزار فارغالتحصیل داریم، میخواهیم اینها بروند در سایر کشورها دنبال کار بگردند یا کسب و کارهای دیجیتال را نیز در داخل کشور شکل دهند؟ مجموعه اینهاست که مشخص میکند آیا وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات بماند یا نماند و یا چقدر توسعه پیدا کند.
این آینده را برای وزارت ارتباطات به چه ترتیبی میبینید؟
این مقدار تکالیف و حجمی که در برنامه پنجم دیده شده در هیچ کدام از برنامهها نبوده. باید اینها را ملاک قرار دهیم. سلیقه یا خواست بخشهایی از جامعه را نمیتوانیم ملاک تصمیمهای ملی قرار دهیم.
همان بخش سلیقه و خواست در تصمیمگیری حضور دارند.
شاید چه کاری بایدکجا انجام شود محل بحث باشد اما هیچ کس در مورد توسعه این بخش و نقش این بخش حرفی ندارد.
آیا این ابزاری که قرار است توسعه را پیش ببرد همچنان وزارت ارتباطات است یا جای دیگری؟
شوراهای عالی نقششان مشخص است و این نیازی به توضیح ندارد. ما شورای عالی امنیت ملی داریم، آیا نهادهای امنیتی را منحل یا نقششان را کوچک کردیم؟
شاید وزارت امور زیربنایی بتواند همه این نقشها را اجرا کند؟
شما این شاید را از کجا میآورید؟ من سوال مشخص دارم؛ اگر ما شورای عالی امنیت ملی درست کردیم آیا سپاه، وزارت اطلاعات و… را منحل کردیم؟ نه! اینها زیر چتر شورایی که در سطح حاکمیت هستند وظایف خود را اجرا میکنند. شوراهای عالی فراقوهای هستند. بنابراین ما باید به نقش شورای عالی درست توجه کنیم.
پس چرا هر از چند گاهی بحث ادغام مطرح میشود، از دو ماه پیش هم چنین بحثی مجددا در دولت مطرح شده است.
امیدواریم اینها با تدبیر مجلس محترم حل شود.