درحال حاضر یکی پردرآمدترین تجارتها، تجارت با ابزار هوش مصنوعی است، اما سود حاصل از این تجارت به جیب همه سهامداران اصلی این تجارت سرازیر نمیشود و سوال اینجاست که چگونه چنین امری ممکن است.
منبع : خبرگزاری فارس
درحال حاضر یکی پردرآمدترین تجارتها، تجارت با ابزار هوش مصنوعی است، اما سود حاصل از این تجارت به جیب همه سهامداران اصلی این تجارت سرازیر نمیشود و سوال اینجاست که چگونه چنین امری ممکن است.
به گزارش افتانا (پایگاه خبری امنیت فناوری اطلاعات)، در سالهای اخیر مباحث فنی مرتبط با هوش مصنوعی پیشرفتهای قابلتوجهی داشتهاست. همچنین نقش این پیشرفتها در اقتصاد روزبهروز مشهودتر میشود. امروزه هوش مصنوعی مسیرهای جدیدی برای کسب درآمد، پیش روی شرکتها و نهادهای اقتصادی قرار داده است؛ بهطوریکه هر گروهی که بتواند دادههای بیشتری را جمعآوری کند، سود اقتصادی بیشتری از این دادهها خواهد برد.
هوش مصنوعی به تمامی حوزههای صنعتی، علمی و تجاری نگاه سرمایهگذاری دارد. نقش دادهها و اطلاعات در هوش مصنوعی بسیار مهم و کلیدی است. بهطوریکه میتوان از آن بهعنوان مادهی خام این صنعت نام برد. بهگونهای که رقابت بر سر جمعآوری و انباشت دادهها مثل رقابت بر سر استخراج نفت خام برای صنایع پتروشیمی است.
کلاندادهها و نقش آنها در صنایع امروزی شاید امروزه تعداد زیادی با اصطلاح کلانداده آشنا باشند. کلانداده به معنای اطلاعاتی است که حجم بالا، سرعت بالا و تنوع بالا دارند. استفاده از این دادهها نیاز به ابزارهای نو در پردازش اطلاعات دارد و هوش مصنوعی دارای چنین ابزاری است. اما کمتر کسی در زندگی روزمره به ارزش این دادهها توجه دارد. و در صورت آگاهی، ابزار استفاده از آن را در اختیار ندارد.
در حقیقت در این میان، پرسشهایی وجود دارد که توجه افراد محدودی را به خود جلب میکند؛ ماننداطلاعات چگونه به دست این نهادها میرسد؟! سهم صاحبان این اطلاعات از سود حاصل از آن چه خواهد شد؟!
در پاسخ باید گفت افراد جامعه نهتنها از عواید جانبی فنّاوریهای نوظهور و خوشآتیه! بهرهای نمیبرند بلکه از وجود چنین استثماری بیخبرند.
هوش مصنوعی و اطلاعات کاربران اخیراً برخی سازندگان اینگونه فناوری اقدامات جدید و قابل تأملی انجام دادهاند. مثلاً برخی شرکتها برای رعایت موازین اخلاقی بههنگام استفاده کاربر، از او اجازه دسترسی به اطلاعاتش را اخذ میکنند. اما آیا کاربر راه دیگری جز پذیرش این درخواست دارد؟! صرف نظر از این پرسش، به طرح این سوال میپردازیم که آیا اخذ اجازه از کاربر راه حلی برای در امان ماندن اطلاعات اوست؟
ماده خام هوش مصنوعی، اطلاعات است. بهعنوانمثال بسیاری از ما فکر میکنیم، که «یک ایمیل، اطلاعات خاصی ندارد.» اما اگر ایمیلهای یک سال و نهایتاً یک عمر فرد را در نظر بگیرید، درمجموع، اطلاعات زیادی به همراه دارد. در نتیجه این اطلاعات ارزشمند میشوند. این اطلاعات میگویند که کجا بودهایم، با چه کسانی ملاقات کردهایم، و حتی اینکه به چه فکر میکنیم! اما بخش ترسناک ماجرا این است که اطلاعات ما برای همیشه باقی میمانند. این یعنی عمر اطلاعات شما از خودتان بیشتر است! و بدتر از آن، این است که ما کنترلی بر روی دادهها و حریم خصوصیمان نداریم .
حریم خصوصی یا حریم عمومی! البته امروز، مفهوم حریم خصوصی برای کاربرها در حال تغییر است. این سیر تغییر باعث میشود ارزشمندی این دادهها درنظر کاربران از بین برود، یعنی کاربرانِ آینده راحتتر از پیش اطلاعاتشان را در اختیار این سایتها قرار میدهند. بهعنوانمثال در گذشته نهچندان دور اگر سایتی برای عضویت، درخواست ثبت شماره تلفن فرد را داشت، خیلیها از ثبتنام صرفنظر میکردند.
در دنیای امروز حریم خصوصی بیش از پیش مورد تهدید واقع شده است. ولی امروز همه اپلیکیشنهای داخلی و خارجی با خط تلفن حساب کاربری میسازند و این مسئله برای عموم قابلپذیرش شده است. در گذشته شماره تلفن برای ما حریم خصوصی بود که آن را به هر شخص و نهادی نمیدادیم ولی در حال حاضر و با تغییر معنای حریم خصوصی، بهراحتی آن را در اختیار دیگران میگذاریم.
فرهنگ خصوصیزدایی این فرهنگسازی و تغییر مفاهیم باعث میشود کاربرها هرچه بیشتر و راحتتر اطلاعات خود را در اختیار این شرکتها قراردهند و در مقابل آن انتظاری نداشته باشند.(در حقیقت تنها توقع این است که افراد در آن شرکتها یا سازمانها عضویت مجازی داشته باشند.) در آینده ممکن است آدرس و کد پستی هم لازمهی ثبت حسابهای کاربری شود و ثبت آن بدیهی تلقی شود! کما اینکه سایتهای علمی یا خرید خارجی هم برای ثبتنام این اطلاعات را درخواست میکنند. این هم یک پیشروی دیگر برای جمعآوری بیحساب اطلاعات ماست. در این راستا شرکتهای بزرگ بهدنبال روشهای جدیدی برای بهدست آوردن هر چه آسانتر و بیشتر اطلاعات هستند. برنامههای مسیریابی و تاکسی اینترنتی هماکنون تمام دادههای مربوط به محل سکونت و رفتوآمدهای ما را دارند؛ ولی دریغ از یک لایحهی قانونی برای پیشگیری و جلوگیری از سوء استفاده از این دادهها!
با ادامه این وضعیت دنیای امروزی دیگر تصوری از حریم خصوصی نخواهیم داشت.
حریم خصوصی! حریم خصوصی دیگر چیست؟! از دست دادن حریم خصوصی مشکل بزرگی است اما از آن خطرناکتر این است که ما دیگر تصوری از حریم خصوصی نداریم! بسیاری از ما به یاد میآوریم که زندگی پیش از اینترنت چگونه بود؛ بنابراین حریم خصوصی را هرچند دیگر نباشد، در ذهنمان میتوانیم بازسازی کنیم. ولی نسلهای جدید همانکه چشم به دنیا باز میکنند، برای اجتماعیشدن باید اطلاعات خود را در اختیار شرکتها و نهادها و ... بگذارند. نتیجه اینکه هیچ تصوری از حریم خصوصی نخواهند داشت. این مسیری است که داریم پیش میرویم! ۲۰ سال دیگر، «حریم خصوصی» معنایی کاملاً متفاوت از آنچه من و شما میدانیم، خواهد داشت.
مردم، سهامدار حقیقی سود تجارت هوش مصنوعیاند! به نظر میرسد حق مردم فراتر از این است. مگر نه اینکه با اطلاعات فرد فرد جامعه این سود عاید اینگونه شرکتهای چندملیتی شده است؟ پس کلیه مردم سهامداران این تجارت هستند. با این نگاه توزیع عادلانه سود چگونه باید انجام بگیرد؟! چگونه حقمان را از تجارتهای هوش مصنوعی بگیریم؟! به نظر میرسد قدم اول این است که انسانها بدانند که اطلاعات بهظاهر بیاهمیت آنها چه فوایدی برای شرکتهای بزرگ دارد بنابراین خواهند فهمید، این شرکتها حریم خصوصیمان را رها نخواهند کرد. اگر بخواهیم حریم خصوصی آنلاین داشته باشیم، باید خودمان برای داشتنش تلاش کنیم. تا زمانی که کاربران مطالبهای در این زمینه نداشته باشند طبیعی است که اتفاقی نخواهد افتاد. همچنین حقِ داشتن حریمخصوصی باید در نهادهای قانونی بیشازپیش موردتوجه قرار بگیرد و راهکارهای جلوگیری از نقض آن سیاستگذاری شود.
با فهم نقش اطلاعاتمان در سودهای کلان هوش مصنوعی، محتاطانهتر عمل میکنیم.
از طرفی باید اهمیت این اطلاعات و حریم خصوصی برای عموم مردم روشن شود. گاهی اوقات افراد تصور میکنند اگر دادههایشان را در اختیار سرویسهای خارجی قرار دهند، خطری را به لحاظ نقض حریم درپی ندارد. اما باید گفت این تلقی نیز اشتباه است.
ایده دیگر، طراحی مدل تجارتی دیگری برای اینترنت است. مدلی که در آن حریم خصوصی و توانایی کنترل دادههایمان بیشترین اولویت را داشته باشد. اینترنتی که در آن حریم خصوصی تنها یک گزینه نیست، بلکه یک پیشفرض است. در حال حاضر چندین پروژه در سراسر دنیا برای حفظ حریم خصوصی در حال پیگیری اند و بااینکه بهواسطهی میلیاردها دلار هزینه تبلیغ، پشتیبانی نمیشوند، پشتیبانی مردم سراسر جهان را همراه خود دارند. این پشتیبانی بسیار مهم است چراکه دادههای آنلاین ما تنها تعدادی صفر و یک هستند. این زندگی ما، داستانهای خصوصی ما، دوستان ما، خانوادههای ما، و همچنین آرزوهای ماست و در صورت خصوصی نبودن آن، آزادی انسان زیر سؤال میرود.
اما گام بعدی این است که در ازای اطلاعاتمان بخواهیم سهم مالی داشته باشیم. زیرا سود شرکتها از دادههای ما بیشتر از خدماتی است که داده میشود. ما نیازمند سامانههای جدیدی هستیم که رفتوآمد اطلاعات در آن شفاف باشد و در ازای استفاده از اطلاعات هر فرد هزینه آن به او پرداخت شود.
با هوشیاری بیشتر کاربران می توان به عدالت اقتصادی تجارت هوش مصنوعی رسید! همانگونه که تاکنون در جوامع صنعتی، رشد اقتصادی منجر به افزایش اختلاف طبقاتی شده است؛ به نظر میرسد با ظهور کاربردهای جدید هوش مصنوعی، نوع جدیدی از بیعدالتی پا به ظهور گذاشته است. اگر در گذشته طبقات پایینتر جامعه سود کمتری نسبت به سرمایهداران داشتند. به نظر میرسد امروزه همهی سود به کمپانیهای بزرگی همچون گوگل و امثال آن میرسد.